تهدیدات هژمونی مالی | نزول و جریان سرمایه


ایالات متحده از جنگ جهانی دوم با بزرگترین اقتصاد و موقعیت مسلط در نظم مالی بین المللی پس از جنگ جهانی دوم بیرون آمد. این تنها کشوری بود که می‌توانست رهبری بین‌المللی را که چارلز کیندلبرگر استدلال می‌کرد برای اجتناب از رویدادهای فاجعه‌باری مانند رکود بزرگ دهه 1930 ضروری است، فراهم کند. اما در ازای ثبات، ایالات متحده نیز کنترلی را به دست آورد و این میراث امروز مورد حمله قرار گرفته است.

هژمونی مالی آمریکا در سالهای پس از پایان جنگ جهانی دوم توسعه یافت. جریان‌های سرمایه تحت رژیم برتون وودز به شدت تنظیم می‌شد تا دولت‌های ملی بتوانند استقلال خود را بر سیاست پولی ملی حفظ کنند و همچنین از سفته‌بازی بی‌ثبات‌کننده اجتناب کنند. اما با رشد تجارت بین‌الملل، دلار به عنوان یک ارز شناور عمل کرد و به نقش ایالات متحده به عنوان آنچه که امیل دپره، چارلز کیندلبرگر و والتر سالانت آن را «بانک‌دار جهان» می‌نامیدند، منجر شد.

در سال 1971، رئیس جمهور ریچارد نیکسون تعهد ایالات متحده مبنی بر پذیرش دلار از بانک های مرکزی خارجی در ازای طلا را لغو کرد. اما پایان این رابطه از استفاده از دلار به عنوان ارز ذخیره بین المللی کم نکرد. جریان سرمایه خصوصی همچنان به گسترش خود ادامه داد زیرا دولت‌ها حساب‌های سرمایه خود را رها کردند و دلار نقشی محوری در رشد بازارهای مالی بین‌المللی داشت.

اندرو سوبل ویژگی های یک هژمون مالی را در آن شناسایی می کند تولد هژمونی. اینها شامل بازارهای سرمایه بزرگ و نقد و باز بودن جریان سرمایه خارجی است. علاوه بر این، کیندلبرگر در گزارش خود از نقش رهبر مالی بین المللی در جهان در افسردگی sبه طور خاص به نیاز به نقدینگی بین المللی اشاره دارد. اقدامات دولت ایالات متحده، از جمله اقدامات فدرال رزرو، با این اصول سازگار است (اینجا را ببینید). جریان سرمایه عمدتاً تنظیم نشده است، در حالی که فدرال رزرو از قراردادهای سوآپ برای ارائه دلار به بانک های مرکزی خارجی استفاده کرده است که به نوبه خود می تواند از آنها برای حفظ بودجه دلاری در بازارهای مالی خارجی استفاده کند.

در نتیجه، در حالی که ارزهای دیگری مانند یورو و ین ژاپن به عنوان رقبای احتمالی دلار در نظر گرفته می شدند، هیچ جایگزین مناسبی پیدا نشد. اما سرکان ارسلاناپ از صندوق بین‌المللی پول، بری آیچنگرین از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، و چیما سیمپسون‌بل، همچنین از صندوق بین‌المللی پول، در مقاله کاری صندوق بین‌المللی پول، «فرسایش پنهان سلطه دلار: تنوع‌بخش‌های فعال و ظهور غیرمستقیم‌ها» را نشان دادند. – ارزهای ذخیره سنتی” که ترکیب ذخایر بین المللی به مرور زمان از دلار دور شده است. این کاهش با افزایش ارزهای غیر سنتی از جمله رنمینبی چین، اما همچنین دلار استرالیا، دلار کانادا و فرانک سوئیس جبران شد.

دو رویداد اخیر پرسش از تداوم مرکزیت دلار را دوباره باز کرده است. اولین مورد، توقیف بیش از 300 میلیارد دلار دارایی ارزی بانک مرکزی روسیه در پی حمله روسیه به اوکراین است. این توقیف اگرچه بی سابقه نیست، اما سوالات حقوقی و سیاسی را به وجود می آورد. تا به امروز، ایالات متحده و متحدان اروپایی آن در برابر مصادره این بودجه برای کمک به دولت اوکراین مقاومت کرده اند، اما فشار برای انجام این کار با ادامه جنگ افزایش خواهد یافت. مصادره دارایی های بانک مرکزی روسیه مطمئناً باعث می شود که سایر بانک های مرکزی خارجی ترکیب دارایی های ارزی خود را دوباره ارزیابی کنند. علاوه بر این، بانک خلق چین خطوط سوآپ خود را به بانک های مرکزی خارجی ایجاد کرده است.

رویداد دوم بحثی است که در ایالات متحده بر سر سقف بدهی درگرفت. این صحنه سیاسی حل شد، اما مخالفت برخی از قانونگذاران جمهوری خواه با هر گونه افزایش اختیارات استقراضی وزارت خزانه داری ایالات متحده باعث ارزیابی مجدد در مورد اینکه آیا خزانه داری ایالات متحده واقعا “دارایی امن” هستند یا خیر. زمانی که دولت‌ها نکول می‌کنند، معمولاً به این دلیل است که شرایط اقتصادی توانایی آنها را برای جمع‌آوری سرمایه از طریق مالیات‌های محلی یا پرداخت بدهی‌های خود محدود کرده است. وضعیت در ایالات متحده متفاوت است: دولت با تلاشی مواجه شد تا خزانه داری را به موقعیتی وادار کند که ممکن است بدهی خود را نکول کند. به گفته صندوق بین‌المللی پول، ورشکستگی‌های متعدد بانک قبلاً نشان داده‌اند که میزان بی‌ثباتی مالی ایالات متحده و نکول بدهی به طور جدی بی‌ثباتی را تشدید می‌کند.

هر یک از این رویدادها – مصادره دارایی های روسیه یا تهدید به افزایش ناموفق سقف بدهی ایالات متحده – احتمالاً برای افزایش نرخ تنوع ارز در ذخایر بانک مرکزی کافی است. اما جایگزینی دلار آمریکا در سیستم مالی بین المللی کار پیچیده تری خواهد بود. اول، همانطور که مایکل پتیس خاطرنشان کرد، نقش جهانی دلار به ایالات متحده اجازه می دهد تا عدم تعادل پس انداز موجود در کشورهایی مانند چین، عربستان سعودی و کره جنوبی را جبران کند. اگر ایالات متحده مازاد حساب جاری این کشورها و سایر کشورها را جبران نکند، یا باید جایگزینی پیدا کند یا تقاضای داخلی خود را افزایش دهد.

دوم، بازارهای سرمایه بین المللی همچنان به دلار معامله می کنند. بافوندی مارونوتی از بانک تسویه حساب های بین المللی در مطالعه خود در مورد نقش بین المللی دلار در شماره دسامبر 2022 اشاره می کند. بررسی فصلی BIS تقریباً نیمی از کل اوراق بدهی بین‌المللی و وام‌های فرامرزی صادر شده در این بازارهای مالی فراساحلی به دلار آمریکا صادر می‌شود.

در نتیجه، سؤالات قانونی در مورد تسلط دلار آمریکا در امور مالی بین المللی وجود دارد. بانک های مرکزی به تنوع بخشیدن به واحدهای پولی خارجی خود ادامه خواهند داد. اما نقش مرکزی دلار در جریان های مالی جهانی به راحتی جایگزین نخواهد شد.

مناسب برای چاپ، PDF و ایمیل

دیدگاهتان را بنویسید