در اینجا نامه ای به لیندسی کریگ، رئیس موسسه بررسی ملی آمده است:
خانم کریگ:
از خواندن گزارش شما خوشحالم سابقه سرمایهدیوید بانسن از دیوید از بازار آزاد در برابر اظهارات نادرست اورن کاس دفاع کرد (ایمیل، 13 ژوئن). کمترین نقص در تصورات آقای کاس همان چیزی است که شما به آن اشاره کردید – یعنی ادعای او مبنی بر اینکه “سیاستمداران باید تصوری از خیر عمومی داشته باشند”.
نه، این کار را نمی کنند. همانطور که مطمئنم شما و آقای بانسن موافق هستید، یکی از محاسن نظم بازار لیبرال این است که به هر یک از ما اجازه می دهد اهداف فردی خود را دنبال کنیم. غایب هرگونه نیاز به توافق یا تلاش برای چیزی به نام “خیر مشترک”. تنها محدودیتهای قانونی مناسب برای پیگیری اهداف افراد این است که آنها این کار را به روشی انجام دهند که با فرصتهای برابر دیگران برای پیگیری اهدافشان سازگار باشد – به این معنی که هیچکس نمیتواند کسی را فریب دهد یا مجبور کند.
این شایستگی نظم بازار لیبرال بزرگ است. به دلیل تنوع منافع، اهداف و درک فردی از “خوب”، تحمیل هر هدف “خیر مشترک” خاصی از نوع مورد علاقه آقای کاس، لزوماً مستلزم وادار کردن اکثریت مردم به ترک اهداف خود برای رسیدن به هدف است. از پیگیری اهداف خاص تحمیل شده توسط کسانی که در حال حاضر قدرت سیاسی را در دست دارند، حمایت می کنند.
اعمال “خیر مشترک” فقط برای ذهن های عاشقانه بی دقت یا احمقانه شگفت انگیز به نظر می رسد. متفکران جدی و هوشیار با فیلسوف سیاسی فقید آنتونی دو یاسی موافق هستند که توضیح می دهد: «هر تصمیم سیاسی که با ارجاع به خیر عمومی بر اراده و تمایل برخی برای ارضای دیگران غلبه داشته باشد، اعمال یک قضاوت ارزشی در مورد آن است. ارادهها و خواستههای فردی.»* و دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم قضاوتهای ارزشی خاص آن دسته از افرادی که در کسب قدرت سیاسی برتری دارند، بهتر از قضاوتهای ارزشی افرادی است که آقای کاس میخواهد آنها را وادار کند که همانطور که فکر میکند رفتار کنند. آنها باید رفتار کنند.
در دسترس شما،
دونالد جی. بودرو
استاد اقتصاد
و
کرسی مارتا و نلسون گچل برای مطالعه سرمایه داری بازار آزاد در مرکز مرکاتوس
دانشگاه جورج میسون
Fairfax, VA 22030* آنتونی دی جاسی، علیه سیاست (لندن: روتلج، 1997)، ص. 70.