اخطار: غمگین
در فیس بوک، جان مورفی، دانشمند Econ GMU، سؤال زیر را در مورد پاراگراف ماقبل آخر در نامه من از اوایل امروز درباره این ایده احمقانه که تعرفه ها مالیات بر مصرف کنندگان نیستند، پرسید. ابتدا این پاراگراف است:
دست اندرکاران اقتصادی متوجه خواهند شد که بر اساس آنچه اقتصاددانان آن را “بازده ثابت به مقیاس” می نامند، ممکن است در بلندمدت قیمت هایی که مصرف کنندگان برای کالاهای حمایت شده پرداخت می کنند بالاتر از قبل از اعمال تعرفه ها نباشد. دلیل آن این است که تعرفه ها منابع جدید کافی را به صنایع حمایت شده جذب می کند تا قیمت کالاهای فروخته شده توسط صنایع حمایت شده را به سطح قبل از تعرفه بازگرداند. اما این منابع باید از سایر صنایع داخلی استخراج شود که منجر به افزایش قیمت هایی که مصرف کنندگان برای کالاها و خدمات محافظت نشده می پردازند، می شود.
و در اینجا سوال جان در مورد این پاراگراف است:
اگر بازده ثابت به مقیاس وجود دارد، چرا تعرفه مورد نیاز است؟ چرا تولیدکنندگان در حال حاضر با قیمت پایین تری تولید نمی کنند اگر این قیمت رقابتی است؟ من نمی فهمم چرا برای جذب منابع به تعرفه نیاز است.
سوال جان سوال خوبی است. من در فیس بوک به او پاسخ دادم – پاسخی که به عنوان مبنایی برای آنچه در زیر می نویسم استفاده می کنم.
…..
در نامهام بحث کردم که آیا باید پاراگرافای را که باعث سؤال جان شد درج کنم یا نه، زیرا میدانستم آنچه در آن پاراگراف توضیح میدهم یک امکان محدودکننده غیرواقعی است. اما من تصمیم گرفتم این بند را دقیقاً درج کنم تا از آنچه عمداً “پدانت” می نامم محافظت کنم و بتوانم به این نکته اشاره کنم که در نتیجه تعرفه ها، قیمت محصول حتی در بسیاری از صنایع محافظت نشده افزایش خواهد یافت.
بهترین راه برای انتقال معنای “بازده ثابت به مقیاس” یک مثال ساده است. فرض کنید که Acme, Inc. می تواند با استفاده از اندازه کارخانه مشخص شده (“مقیاس”) و ترکیبی از منابع، سالانه یک میلیون ویجت با هزینه 10 دلار برای هر ویجت تولید کند. اگر Acme یک کارخانه مشابه دوم بسازد که به آن اجازه می دهد سالانه یک میلیون ویجت اضافی را با هزینه 10 دلار برای هر ویجت تولید کند، بازدهی ثابت به مقیاس غالب می شود.
حالا به تعرفه. تأثیر اولیه تعرفه بر واردات گجت ها کاهش عرضه گجت های موجود برای فروش در کشور اصلی است. این کاهش عرضه منجر به افزایش قیمت گجت ها در بازار داخلی می شود. (لازم به تاکید است که این اثر دقیقاً همان چیزی است که طرفداران تعرفه های حمایتی می خواهند و انتظار دارند اتفاق بیفتد.) این قیمت بالاتر منابع اضافی را در تولید گجت ها به کشور خود جذب می کند و باعث می شود قیمت گجت ها اندکی به زیر اوج برسد. که درست پس از وضع تعرفه به وقوع پیوست. به طور واقع بینانه، قیمت «تعادل» جدید گجت ها در کشور خود با تعرفه بالاتر از قبل از وضع تعرفه باقی خواهد ماند. اما تردیدی وجود ندارد که افزایش قیمت گجتها ناشی از تعرفه، با جذب کارگران و سایر منابع بیشتر به صنعت گجتهای داخلی، افزایش قیمت گجتها را تغییر میدهد.
اکنون سؤال این است: جذب منابع اضافی به صنعت گجتهای داخلی تا چه اندازه افزایش قیمت گجتها ناشی از تعرفه را تغییر میدهد؟ در این محدودیت، قیمت تعادلی ابزارها، علیرغم تعرفه، به آنچه قبل از اعمال تعرفه بود، باز خواهد گشت. “در محدوده” یک صلاحیت کلیدی است و من باید در نامه خود بر آن تاکید می کردم. مانند بسیاری از نتایج “مرز”، این یکی غیر واقعی است اما از نظر تئوری ممکن است. احتمالات تئوریک غیرواقعی، سهام در تجارت پدانت و دانش آموزان سال دوم هوشمند است، که یکی از دلایلی است که در نامه خود به این امکان محدود کننده اشاره کردم.
اگر بازدهی ثابت و غیر فزاینده ای به مقیاس در صنعت وجود داشته باشد، از نظر تئوری این امکان محدود کننده به وجود می آید. (منظورم از “ناگسسته” این است که مقیاس عملیات یک صنعت را می توان به هر میزان افزایش یا کاهش داد – 5٪، 10٪، 100٪، 500٪، هر چیزی – و هزینه واحد تولید بدون تغییر باقی می ماند.)
اکنون به من اجازه دهید که حتی بیشتر مبهوت شوم. به این موضوع فکر کنید: یک قیمت تعادلی و کمیت خروجی در صنعت ابزارهای ایالات متحده با بازدهی ثابت به مقیاس وجود دارد. تولید بالاتر از این میزان سودآور نیست. اکنون اجازه دهید تقاضا برای ابزارها افزایش یابد زیرا قیمت کالاهای جایگزین تولید داخلی – ابزارها – افزایش می یابد. منابع بیشتری به صنعت گجت های آمریکا کشیده شده است. از آنجایی که صنعت گجتهای ایالات متحده با بازدهی ثابت در مقیاس مشخص میشود، در ابتدا قیمت بالاتر گجتها ناشی از افزایش تقاضا برای گجتها، در نهایت منجر به یکسان شدن قیمت گجتها با قبل از افزایش تقاضا برای گجتها خواهد شد.
حالا فرضیه را کمی تغییر دهید: اجازه دهید تقاضا برای تولید داخلی گجتها افزایش یابد نه به دلیل افزایش قیمت گجتها، بلکه به این دلیل که تعرفه قیمت یک جایگزین متفاوت برای گجتها – یعنی گجتهای وارداتی – را افزایش میدهد. از آنجایی که ما بازدهی ثابت و نابرابر مقیاس را فرض می کنیم، قیمت بالاتر ابزارها (ناشی از تعرفه) منابع داخلی اضافی کافی را به صنعت گجت های ایالات متحده جذب می کند تا قیمت گجت ها را به سطح قبل از تعرفه بازگرداند.
ارزش این را دارد که در اینجا مکث کنیم تا به شما یادآوری کنیم که جذب منابع از صنایع غیرگجت به صنعت گجت، قیمت هایی را که مصرف کنندگان آمریکایی برای بسیاری از کالاهای غیرگجت می پردازند افزایش می دهد.
مجدداً، فرض بازده ثابت و غیر یکباره به مقیاس غیر واقعی است. منابع در واقع آنقدر ناهمگن هستند که نمیتوان فرضیهای را که میتوانیم آن را «بازده ثابت به مقیاس» بنامیم، واقعبینانه کنیم. در واقع، تعرفهای که توسط دولت ایالات متحده بر واردات گجتها اعمال میشود، باعث میشود مصرفکنندگان آمریکایی نه تنها بلافاصله پس از اعمال تعرفه، بلکه تا زمانی که این تعرفه به قوت خود باقی است، قیمتهای بالاتری را برای گجتها بپردازند. علاوه بر این، قیمت برخی از کالاها و خدمات بدون تعرفه نیز به دلیل تعرفه گجت ها افزایش خواهد یافت زیرا این تعرفه برخی منابع را از صنایع غیرگجت ایالات متحده به صنعت گجت های ایالات متحده جذب می کند.