اریک بوهم از دلیل یکی از بهترین روزنامه نگاران امروزی است. او به طور مداوم بصیر و در رأس مسائل مهم است. این یک ایمیل است که من به تازگی برای او فرستادم (خیلی کمی با نسخه اصلی تغییر کرده است).
اریک:
من همچنان از تجزیه و تحلیل عالی شما یاد میگیرم دلیل. شما یکی از بهترین ها در تجارت هستید. متوقف نشو!
اما من با یک درخواست بی ربط می نویسم – یعنی شما آنچه را که بدون شک رویه مرسوم اقتصاددانان برای توصیف کسری تجاری یک کشور (همانطور که در مقاله عالی اخیر خود بیان کرده اید) به عنوان «تفاوت بین پس انداز جمعی و پس انداز یک کشور» دنبال نکنید. سرمایه گذاری . ” به عنوان یک موضوع حسابداری، این توصیف مرسوم کار می کند. اما در اینجا حسابداری واقعیت های مهم اقتصادی، به ویژه انگیزه اقتصادی برای سرمایه گذاری را پنهان می کند. این کنوانسیون حسابداری این تصور را به وجود میآورد که میزان سرمایهگذاری که در ایالات متحده اتفاق میافتد، مقداری است که به طور برونزا تعیین میشود که به نوعی اتفاق میافتد و باید از طریق پسانداز داخلی یا پسانداز خارجی تامین مالی شود. اگر پسانداز داخلی و همچنین حساب متعارف کمتر از این مقدار باشد، پساندازهای خارجی برای پر کردن شکاف وارد میشوند. این حساب متعارف سپس نتیجه می گیرد که اگر تنها پس انداز آمریکایی ها بیشتر بود، شکاف – کسری تجاری ایالات متحده – کوچکتر می شد.
از منظر اقتصادی، این شیوه درک کسری تجاری اشتباه و گمراه کننده است. میزان سرمایه گذاری در ایالات متحده یک مقدار تعیین شده برون زا نیست که منفعلانه منتظر سرمایه گذاران برای پر کردن آن باشد. در عوض، این مقدار با ترکیبی از جذابیت ایالات متحده به عنوان مقصد سرمایه گذاری و تمایل سرمایه گذاران جهانی برای سرمایه گذاری در ایالات متحده تعیین می شود. اگر مثلاً سیاست های مالیاتی ایالات متحده برای کارآفرینی مطلوب تر شود، جذابیت آمریکا برای سرمایه گذاران جهانی خواهد بود. بهبود یافته. سپس این سرمایه گذاران انجام می دهند من می آفرینم – درست می کنم در ایالات متحده بسیاری از فرصتهای سرمایهگذاری که در آن وجوه آنها استفاده میشود – استفاده از وجوهی که به کسری تجاری ایالات متحده کمک میکند. این فرصتهای سرمایهگذاری بدون چشمانداز کارآفرینی سرمایهگذاران جهانی که آنها را ایجاد و تأمین مالی میکنند وجود نخواهد داشت – به این معنی که برخلاف آنچه که حساب مرسوم نشان میدهد، اگر آمریکاییها صرفهجویی بیشتری داشته باشند، این فرصتها توسط آمریکاییها تامین مالی نمیشوند.
به عبارت دیگر، فرض کنید ما آمریکایی ها پس اندازهای ماهانه خود را به میزان کسری تجاری ماهانه ایالات متحده افزایش دادیم. دیدگاه مرسوم این است که کسری تجاری آمریکا از بین خواهد رفت. اما در واقعیت، آنها تقریباً مطمئناً از بین نخواهند رفت. در واقع، ممکن است حتی افزایش پیدا کنند. اگر پساندازهای بیشتر آمریکا، اقتصاد ایالات متحده را برای سرمایهگذاران جهانی جذابتر کند، سرمایهگذاران جهانی فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری را در ایالات متحده ایجاد خواهند کرد. افزایش جریان سرمایه گذاری جهانی به ایالات متحده می تواند منجر به کسری تجاری بزرگتر ایالات متحده شود.
ببخشید اگر بیش از حد متحجر هستم. اما همانطور که می دانید، مفاهیم کمی با کسری تجاری در ایجاد سردرگمی اقتصادی و دامن زدن به سیاست های اقتصادی مخرب مطابقت دارند. عادت سنتی توصیف کسریهای تجاری بهعنوان منعکسکننده کسری پسانداز داخلی، مهمات غیرقابل توجیهی را به کسانی میدهد که به کسری تجاری ایالات متحده به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه مشکلی در اقتصاد ایالات متحده وجود دارد، اشاره میکنند. خیلی چیزها هستند برای اقتصاد ایالات متحده خوب نیست، اما عدم پس انداز کافی برای کاهش شکاف در کسری تجاری یکی از این موارد نیست.
در دسترس شما،
دان