به طور فزاینده ای این ادعا را می شنویم که بسیاری از کالاهای صادراتی چین با نیروی کار برده تولید شده اند. اگر درست باشد، دولت ایالات متحده دلیل محکمی برای ممانعت از آزادی آمریکایی ها برای خرید کالاهای ساخت چین وجود دارد.
اما آیا این گفته درست است؟ اقتصاد نسبت به بدبینی هشدار می دهد. بردهها میتوانند کارگران ارزان قیمت (برای تولیدکنندگان و مصرفکنندگان) باشند، زمانی که برای انجام کارهای بیدرنگ (مانند چیدن پنبه) استفاده میشوند که به راحتی توسط ناظران مورد توجه قرار میگیرند. اما اینها نیز از انواع وظایفی هستند که به راحتی مکانیزه می شوند. در قرن پر سرمایه ما، هزینه استفاده از بردگان انسان برای انجام چنین وظایفی باید کمتر از هزینه انجام این وظایف با ماشین آلات باشد. کارهای پیچیده ای که نیاز به صلاحدید و قضاوت کارگر دارد و مستلزم به کارگیری مهارت های تخصصی دشوار است، بعید است که با کمترین هزینه توسط بردگان انجام شود.
و سپس این سوال وجود دارد که “برده چیست؟” همچنین کارگران برده نیستند فقط به این دلیل که در کشوری زندگی می کنند که در آن دولت توسط اراذل و اوباش کمونیست کنترل می شود (همانطور که البته چین است). این ملاحظات، همراه با چندین مورد دیگر، باید در مواجهه با این ادعا جدی گرفته شود که آزادی آمریکایی ها برای خرید کالا از چین باید محدود شود، زیرا برخی، بسیاری یا بیشتر کارگران چینی برده هستند.
از برخی از دوستان آگاه و قابل اعتماد پرسیدم که آیا آنها تحقیقی را میدانند که به صورت تجربی کسری از صادرات چین یا ارزش افزوده صادرات چین را که با کارگرانی که به طور قابل قبولی به عنوان برده طبقهبندی شدهاند، اندازهگیری کند. هیچ یک از دوستان من چنین تحقیقاتی را نمی دانند. بسیاری به درستی اشاره کرده اند که داده های مورد نیاز برای چنین تحقیقات معتبری بسیار دشوار است.
اما اسکات لینکوم، در پاسخ به سوال من، ایمیلی را که در زیر می چسبانم (با اجازه اسکات:
سلام دان،
من از مطالعه ای آگاه نیستم که به طور جدی سعی در اندازه گیری این موضوع داشته باشد و موافق باشد که مفید باشد. با این حال، ایالات متحده از مدت ها قبل قانونی دارد که واردات کالاهای ساخته شده با “کار اجباری” (تعریفی گسترده تر از کار برده واقعی) را ممنوع می کند و در واقع این قانون را در سال 2015 حتی سخت تر کرده است. اکنون ما همچنین یک قانون جدید داریم، به عنوان مثال. ک. و همچنین تحریمهای جدیدی که چین را هدف قرار میدهد و شرکتها را ملزم میکند تا زنجیرههای تامین خود را ترسیم کنند و اطمینان حاصل کنند که حاوی مواد منشأ سین کیانگ نیستند. در سالهای اخیر، قانون جدید بسیار مورد استقبال قرار گرفته است و انتقادهایی را به دنبال داشته است که بیش از حد سخت است و نه بسیار ملایم. (شرکتها بار اثبات سازگاری زنجیرههای تامین خود را بر دوش میکشند و تقریباً از هر جایی ممکن است اتهامات وارد شود.) با این حال، این هنوز تنها بخش کوچکی از کل تجارت ایالات متحده و چین است. اروپا قبلاً سیستم مشابهی دارد.
بنابراین در حالی که حکچ البته وحشتناک است، این ادعا که تمام یا بیشتر واردات چین از نیروی کار برده میشود، به سادگی درست نیست.
SL