چند لینک – کافه هایک


مایک مانگر و راس رابرتز در مورد اینکه آیا و تا چه حد “شکست بازار” مداخله دولت را توجیه می کند صحبت می کنند.

عنوان تکان دهنده! به رانندگان حمل و نقل دستمزد بیشتری پرداخت می شود. اکنون آنها سفارشات کمتری دریافت می کنند.

اپلیکیشن‌های تحویل غذا به درخواست‌های جدید شهرها برای افزایش دستمزد کارگران شرکت‌کننده با افزایش کارمزد پاسخ داده‌اند. اکنون آنها با مصرف کنندگان ناامید دست و پنجه نرم می کنند، سفارشات رستوران ها را کاهش می دهند و انبوه تامین کنندگان را ترک می کنند.

قانونگذاران در نیویورک، یکی از شهرهایی که اخیراً افزایش دستمزد رانندگان تحویل کالا را تصویب کرده است، می گویند که تغییرات آنها برای کارگران خوب عمل کرده است. سارا نلسون، رئیس شورای شهر سیاتل، گفت که سیاتل، که امسال قوانین مشابهی را معرفی کرد، قصد دارد آنها را به دلیل “خشم رانندگان و رستوران ها به دلیل تاثیر مخرب” لغو کند.

اسکات سامنر تضاد درونی ملی گرایی اقتصادی امروز آمریکا را شناسایی می کند

مارک پائولتا بسیاری از اشتباهات فاحش (یا به احتمال زیاد، فریب های عمدی) را در تلاش اخیر Fix the Courts، «گزارشی» برای لکه دار کردن قاضی کلارنس توماس، افشا می کند. قطعه:

* از استانداردی متناقض در مورد آنچه که یک “هدیه” است برای افزایش اعداد جاستیس توماس استفاده می کند. او در سال 2022 به دالاس سفر کرد تا در یک کنفرانس حقوق مدنی که بخشی از آن توسط مؤسسه امریکن اینترپرایز سازماندهی شده بود سخنرانی کند. رفع مشکل دادگاه سفر هوایی ارائه شده توسط آقای کرو، یک متولی AEI را به عنوان هدیه ای به ارزش 68333 دلار حساب می کند.

اما این گروه بیش از 230 سفر جاستیس بریر به رویدادها – 63 مورد از آنها خارج از ایالات متحده – از جمله 17 سفری که بنیاد معماری خانواده پریتزکر برای بردن جاستیس بریر به لندن، پاریس، پکن و کپنهاگ پرداخت کرده بود، محاسبه نکرد. قاضی کندی و همسرش تابستان های زیادی به مدت یک ماه برای تدریس سمینارها به اروپا سفر کرده اند، اما هیچ یک از این سفرها در نمودار Fix the Court نیست.

این گروه دو بورسیه تحصیلی دبیرستانی را که توسط انجمن هوراتیو الجر به نام پسر قاضی توماس ایجاد شده است، به عنوان هدیه 35000 دلاری به قاضی توماس فهرست می کند، اگرچه هیچ یک از این پول ها به او یا هیچ یک از اعضای خانواده نرسید. اما این به عنوان هدیه جایزه 1 میلیون دلاری که مؤسسه برگروئن در سال 2019 به گینزبورگ اعطا کرد، به حساب نمی‌آید که او به موسسات خیریه مورد علاقه‌اش داد.

* از مقادیر بسیار متورم برای “هدایای” قاضی توماس استفاده می کند. تکان دهنده تر از همه، Fix the Court تعطیلات سال 2019 را که قاضی توماس و همسرش با کلاغ ها به اندونزی رفتند – که باز هم به عنوان هدیه قابل افشا نیست – 500,000 دلار است قایق و هواپیمای آقای کرو را برای خودش اجاره می کرد. در واقع او به همراه 14 مسافر دیگر از جمله همسرم و من مهمان کلاغ ها بود. حتی بر اساس روش خود، این گروه به ناعادلانه ارزش این سفر را با در نظر نگرفتن سایر مسافران افزایش دادند.

جف جاکوبی عاقلانه در مورد توصیه جراح ژنرال مبنی بر چسباندن برچسب های هشدار دهنده به رسانه های اجتماعی می نویسد. قطعه:

محقق حقوقی یوجین ولوخ، استاد دانشکده حقوق UCLA که در اصلاحیه اول تخصص دارد، در ایمیلی تاکید کرد که دیوان عالی در مورد افشای اطلاعات اجباری یا هشدارهایی که می تواند در گفتار کاملاً محافظت شده تداخل ایجاد کند، اخم می کند. او به پرونده ای در سال 1988 اشاره کرد که در آن قضات الزامی را لغو کردند که موسسات خیریه جمع آوری کمک های مالی را به اهداکنندگان بالقوه “درصد کمک های خیریه جمع آوری شده در 12 ماه گذشته که در واقع به خیریه داده شده بود” اعلام کردند. اهداکنندگان ممکن است از این اطلاعات بهره مند شوند. اما از آنجایی که درخواست های جمع آوری کمک های مالی به طور غیرقابل انکاری آزادی بیان است، دولت نمی تواند مؤسسات خیریه را مجبور به انتشار این اطلاعات قبل از هر درخواستی کند. در غیر این صورت، تداخل با حق مؤسسه خیریه برای بیان آزادانه خواهد بود – چیزی که متمم اول اجازه نمی دهد.

به گفته ولوخ، پلتفرم های رسانه های اجتماعی به طور مشابه محافظت می شوند. هدف اصلی این برنامه ها تسهیل گفتار و بیان است. او پیش‌بینی می‌کند که قانونی که آن‌ها را مجبور می‌کند در مورد خطرات احتمالی چنین سخنرانی‌هایی به کاربران هشدار دهند – شاید با الزام به پنجره بازشو که هر بار که یک برنامه باز می‌شود ظاهر می‌شود یا یک بنر دائمی در بالای یک صفحه وب – حذف خواهد شد. به عنوان خلاف قانون اساسی

منبع نهایی ذهن انسان در یک جامعه آزاد است.

مارتین گوری با بینش همیشگی خود درباره علم، علم و سوء استفاده از قدرت می نویسد. قطعه:

توانایی علم در به دست آوردن دانش دقیق درباره جهان، هیبت تقریباً مذهبی را برانگیخته است – هیبتی که با پیشرفت های مادی در زندگی ما که از علم نیز ناشی می شود، افزایش یافته است. «علم می گوید» معادل نورانی کلام خداست – هر چه در پی می آید غیر قابل انکار است. بیشتر آمریکایی ها به علم به عنوان الگو و ضامن حقیقت عینی محض نگاه کرده اند. مؤسسات علمی از اعتبار زیادی در میان جامعه برخوردارند.

همه گیری کووید-19 و رفتار وحشتناک کارشناسان و نهادها به این طلسم پایان داد.

بوروکرات های بهداشتی مانند آنتونی فائوچی از بالای کوه موعظه می کردند، اما مرتباً با خود مخالفت می کردند. دروغ های زیادی مطرح شد. به عنوان مثال، به ما گفته شد که این ویروس نمی‌تواند در آزمایشگاهی در ووهان چین منشأ گرفته باشد. معلوم شد که این دروغ است. به ما گفته شد که دولت ما تحقیقاتی را در مورد ویروس‌های کشنده در ووهان تأمین مالی نکرده است – این نیز نادرست است. به ما گفته شد که قرنطینه و فاصله گذاری اجتماعی منحنی عفونت را منحرف می کند و واکسیناسیون در برابر ابتلا و انتقال بیماری محافظت می کند. هیچ کدام از اینها درست نبود. به گفته بوروکرات‌ها، مدارس برای یک سال یا بیشتر تعطیل شدند، اگرچه بیشتر کودکان از این ویروس در امان بودند.

در بسیاری از موارد دروغ ها عمدی بوده است. در سرتاسر، به نظر می رسید که دانشمندان دولتی بیشتر به ترویج داستان های خاص علاقه مند بودند تا دنبال کردن بهترین شواهد. چگونه این رفتار را توضیح دهیم؟ یا به عبارت دیگر: چه بود تابع از برخورد با دروغ؟

پاسخ را می توان در تأثیر مهلک قدرت بر اطلاعات یافت. همه گیری یک رویداد پس از حقیقت بود. به طور قابل پیش بینی، این جرقه آزادی سیاسی-اجتماعی را برای همه به وجود آورد. علم به سلاحی برای ترساندن مردم سرکش تبدیل شد و کارشناسان، یک گروه مغرور اما مبهم، ناگهان خود را به عنوان جنگجویان پیشرو در این درگیری تجلیل کردند. از تعطیلی مدارس و بسته شدن تا سانسور رسانه‌های اجتماعی، هر دستوری که آنها اعمال می‌کردند، اعمال قدرت خودسرانه بود.

روش علمی مرجعیت را رد می کند و انتقاد را دعوت می کند. در طول همه‌گیری، این امر وارونه شد، زیرا علم به عنوان ردای اقتدار پوشیده شد و از آن خواسته شد تا مخالفان را سرکوب کند. عمل علمی قرار است خنثی و غیرشخصی باشد. کارشناسان و حامیان سیاسی آنها مدعی مالکیت شخصی علم بودند: آنها به دنبال انحصار حقیقت بودند. فائوچی گفت: من نماینده علم هستم. یک مقام ارشد سازمان ملل گفت: ما علم داریم و جهان باید آن را بداند. نخست وزیر نیوزیلند گفت: ما همچنان منبع اصلی حقیقت شما خواهیم بود. “مگر اینکه آن را از ما نشنیده باشید، حقیقت ندارد.”

اظهارات کارشناسان دولتی نه چندان با ویروس شناسی که با ضرورت سیاسی مرتبط است. آنها سرودهای خودپرستی بودند که برای افزایش قدرت و شکوه طبقه حاکم طراحی شده بودند. این کارکرد آنها و منشأ نادرست بودن آنها بود.

در اینجا خلاصه مقاله جدیدی از کلمن دریک، دیلن ناگی، متیو دی. آیزنبرگ و دیوید اسلاسکی آمده است:

با وجود افزایش سریع مصرف حشیش و بحران بهداشت روانی در ایالات متحده، شواهدی مبنی بر اثرات قانونی کردن حشیش بر سلامت روان همچنان کمیاب است. ما از داده های جغرافیایی دقیق برای تخمین تأثیر در دسترس بودن داروخانه حشیش پزشکی بر سلامت روان گزارش شده توسط کاربر در ایالت نیویورک از سال 2011 تا 2021 استفاده می کنیم، با استفاده از یک رویکرد دو مرحله ای تفاوت در تفاوت ها برای به حداقل رساندن سوگیری های معرفی شده توسط باز کردن مرحله ای داروخانه ها یافته‌های ما این موضوع را رد می‌کند که وجود حشیش طبی اثرات منفی بر سلامت روان جمعیت سالمندان به طور کلی دارد. ما همچنین دریافتیم که در دسترس بودن حشیش پزشکی روزهایی را که از سلامت روانی ضعیف گزارش شده از ماه قبل تقریباً 10٪ – 3.37 درصد – در میان بزرگسالان 65 سال و بالاتر کاهش می دهد. این نتایج نشان می دهد که دسترسی به حشیش پزشکی تأثیر مثبتی بر سلامت جمعیت مسن دارد، احتمالاً از طریق تسکین درد.



دیدگاهتان را بنویسید