پاتریک گری کف زد جارکس حکومت داری. قطعه:
در حالی که مخالفان رویکردی کارکردگرایانه متمرکز بر کارآیی دولت داشتند، رابرتز به عقیده اکثریت خود استدلال کرد که «عملی بودن» نمیتواند حیات حق هیئت منصفه را تضعیف کند. رابرتز نوشت: در تعیین استثنای “حقوق عمومی”، این فرض باید به نفع دادگاه های ماده سوم باشد. دادگاه ها باید این استثنا را به طور محدود اعمال کنند تا «استثناء قاعده را نبلعد».
آرنولد کلینگ به طور قابل درک تحت تأثیر لیبرالیسم سناتور جاش هاولی و نادانی اقتصادی مارکسیستی قرار نگرفته است. قطعه:
اگر فکر می کنید تولید به عنوان افرادی که کار سخت بدنی انجام می دهند، منسوخ شده اید. شما همچنین می توانید کشاورزی را به عنوان کار با گاوآهن های اسب کشیده در نظر بگیرید.
آنجا است تقسیم اجتماعی در این کشور، اما بین سرمایه و کار نیست. این بین تحصیلکردگان دانشگاهی (به ویژه زنان) و غیر تحصیلکرده (به ویژه مردان) است. این شکاف اجتماعی بسیار آزاردهنده است، اما پیچیده است. برخلاف سناتور هاولی، من معتقد نیستم که این مشکل با تعرفه ها، اتحادیه ها و قوانین حداقل دستمزد قابل حل باشد. در واقع، من معتقد نیستم که این شکاف اجتماعی اساساً مبتنی بر اقتصاد است.
جورج ویل به درستی از بایدن، گردانندگان و حاملان آب او انتقاد می کند. دو برش:
کاهش اعتبار از نهادهای آمریکایی با دروغ هایی آغاز شد که واترگیت و ویتنام را در بر گرفت. در طول بحران مالی 2008، زمانی که بدبینی (“شما هرگز نمی خواهید یک بحران بزرگ به هدر برود”) شتاب بیشتری به واکنش بی رویه و غیرقانونی دولت داد: قانون کمک های مالی را به موسسات مالی محدود کرد؟ خودروسازان را به این صورت تبلیغ کنید. این نشت در طول همهگیری به دلیل فرمانهای از هوا کندهشده سازمان بهداشت عمومی (در مورد ماسک، فاصلهگذاری اجتماعی، اینکه کدام تجمعات سیاسی باید از فاصلهگذاری اجتماعی مستثنی شوند و غیره) و فرصتطلبی فداکاری به آب مروارید تبدیل شد. فرزندان قدرتمندترین بخش کارگران سازمان یافته (اتحادیه های معلمان).
اکنون قدیمیترین حزب سیاسی جهان و همدستان رسانهای آن به نقض اعتماد بزرگی دست زدهاند: رهبران سابق در مورد وضعیت رئیسجمهور بایدن دروغ میگفتند تا اینکه در ۲۷ ژوئن، ادامه آن غیرقابل دفاع شد. دومی این دروغ را مجاز می داند زیرا فکر می کند دروغ های زیاد دونالد ترامپ بهانه ای برای دروغ های آنهاست.
…..
شفقت به کسی که آشکارا در چنگال ظالمانه بیماری ویرانگر هویتی است که به طور اجتناب ناپذیری در حال پیشرفت است، نباید این واقعیت را پنهان کند: بیماری بایدن نه یک استعداد سیاسی چشمگیر و نه یک کارمند دولتی منحصر به فرد با روحیه عمومی را از ملت ربوده است. بایدن در دوران اوج خود در دهه 1980 فردی متوسط بود، زمانی که اولین پیشنهاد او برای ریاست جمهوری به سرعت شکست خورد، همانطور که دومین پیشنهاد او در سال 2008 شکست خورد، و سومین پیشنهاد او تقریباً بعد از پنجم شدن در انتخابات مقدماتی نیوهمپشایر در سال 2020 شکست خورد. او میراث تعیینکنندهاش را انتخاب کرده است: خودانگیختگی امتناع او از خروج دلپذیر از صحنه عمومی.
و اینجاست مجله ی وال استریت مقاله نویس ویلیام مک گورن در مورد بایدن و ترشی فعلی دموکرات ها (و آمریکا). قطعه:
با این حال، دروغ گفتن کاخ سفید برای محافظت از رئیس جمهور یک چیز است. هیچ کس انتظار ندارد که اعضای دولت بایدن علناً بپذیرند که رئیس آنها دیگر تمام توپ های او را در اختیار ندارد. اما دلیل اینکه آقای بایدن برای مدت طولانی با آن کنار آمد این بود که مردم رئیس جمهور می دانستند که مطبوعات Beltway برای آنها پوشش خبری خواهد داد و فاکس نیوز تنها رسانه کاخ سفید خواهد بود که این موضوع را در نشست روزانه مطبوعاتی مطرح می کند.
دلیلرابی سوو از رابی سوو پیش بینی کرد که بایدن بازنشسته نخواهد شد.
فیلیپ کلاین این واقعیت نگران کننده (اگر نه تعجب آور) را گزارش می کند: “جمهوری خواهان بی مسئولیتی مالی را بخشی از پلت فرم رسمی خود می کنند.”
آرت کاردن در مورد قدرت (فقدان) گوگل در بازار به طور دقیق می نویسد.
کریس پوپ گسترش معنای “تعیین کننده های سلامت” توسط رانت جویان را محکوم می کند. قطعه:
نظریههای اجتماعی سلامت بسیار محبوب شدهاند، زیرا به ایالتها، گروههای غیرانتفاعی و سایر حامیان سیاستها اجازه میدهند تا از منابع بسیار بزرگتری از بودجه فدرال که به مراقبتهای بهداشتی تخصیص داده میشود، استفاده کنند. برای مثال، ایالت ها با استناد به تئوری های اجتماعی، هزینه های سیاست اجتماعی را در Medicaid با موفقیت طبقه بندی کردند و در نتیجه بودجه فدرال سخاوتمندانه ای را تضمین کردند. ایالت ها همچنین از اختیارات نظارتی خود برای استخراج عوامل اجتماعی تعیین کننده هزینه های مراقبت های بهداشتی از مؤسسات بیمه سلامت استفاده کرده اند، در حالی که سیستم های بیمارستانی هزینه های اجتماعی را راهی آسان برای برآوردن الزامات “مزایای جامعه” برای حفظ وضعیت معافیت مالیاتی خود می دانند. وکلا زمانی سود می برند که ایالت ها، بیمه ها و بیمارستان ها چنین هزینه هایی را متحمل شوند.