… از صفحات 93-94 مقاله F. A. Hayek در سپتامبر 1945 در بررسی اقتصادی آمریکا“استفاده از دانش در جامعه”، همانطور که این مقاله در مجموعه 2014 تجدید چاپ شده است، بازار و سفارشات دیگر (بروس کالدول، ویرایش)، در مورد برخی از مقالات هایک در مورد نیروهای خود به خود نظم داده شده (تاکید اصلی):
[T]«دادههایی» که محاسبات اقتصادی از آن آغاز میشود، هرگز برای کل جامعه در اختیار ذهن واحدی قرار نگرفته است که بتواند پیامدهای آن را بررسی کند، و هرگز نمیتوان چنین داد.
ماهیت خاص مسئله نظم اقتصادی عقلانی دقیقاً با این واقعیت مشخص می شود که آگاهی از شرایطی که ما باید از آن بهره ببریم هرگز به صورت متمرکز یا یکپارچه وجود ندارد، بلکه تنها به صورت ذرات پراکنده دانش ناقص و اغلب متناقض است که همه دارای افراد فردی هستند. بنابراین مشکل اقتصادی جامعه صرفاً مسئله چگونگی تخصیص منابع «داده شده» نیست – اگر «داده شده» به ذهنی داده شود که عمداً مشکل ایجاد شده توسط آن «داده شده» را حل کند. این بیشتر مشکل این است که چگونه می توان از بهترین استفاده از منابع شناخته شده برای هر یک از اعضای جامعه برای اهدافی که اهمیت نسبی آنها فقط برای آن افراد شناخته شده است اطمینان حاصل کرد. یا به طور خلاصه مشکل استفاده از دانشی است که به طور کامل در اختیار کسی قرار نمی گیرد.
DBx: این نکته عمیق است. همچنین به طور معمول نادیده گرفته می شود، از جمله توسط طرفداران سیاست صنعتی. مقامات دولتی که برای کاهش کمبود برخی کالاها، خدمات و فرصتها – و در نتیجه افزایش کمبود برخی دیگر از کالاها، خدمات و فرصتها – اختیار دارند، چگونه میدانند که ارزش چیزی که خلق میکنند بر ارزش چیزی که از بین میبرند بیشتر است؟ چه فرآیند یا مکانیسمی برای تولید اطلاعات یا دانش وجود دارد که به مقامات سیاست صنعتی سیگنال هایی ارائه می دهد که قابل اعتمادتر از قیمت ها و سایر سیگنال های بازار هستند که مداخلات آن مقامات مخدوش یا کاملاً سرکوب می شود؟
سوالاتی از این دست بپرسید و انتظار پاسخهایی جز آنهایی که در «به ما اعتماد کن» خلاصه نشود، نداشته باشید. طرح ما به گونه ای طراحی شده است که نتایجی بهتر از نتایج تولید شده توسط بازارها ایجاد کند. ما میدانیم چه کنیم. برای اثبات، عالی بودن چیزی را که قول می دهیم به آن دست یابیم با واقعیتی که توصیف می کنیم و قول جایگزینی آن را می دهیم، مقایسه کنید. این واقعیت بدیهی است که ایده آل نیست و نیاز به اصلاح دارد. علاوه بر این، انگیزه های ما خالص است و درک ما از طبیعت و جامعه انسانی غنی تر، عمیق تر و گسترده تر از نئولیبرال های ساده لوحانه و تقلیل گرا و بنیادگرایان بازار است. به ما اعتماد کن.”