با تحریک آخرین حمله حماقت اقتصادی بایدن، واشنگتن پست مگان مک آردل، ستون نویس، برخی از مشکلات متعدد کنترل اجاره را فاش می کند. قطعه:
و کنترل اجاره بها نه تنها بی اثر است، بلکه نتیجه معکوس نیز دارد. تلاش برای حل کمبود مسکن با کاهش سیگنال اشتباه، مانند تلاش برای کاهش وزن با شکستن ترازو است: ممکن است اکنون احساس بهتری داشته باشید، اما احتمالاً مشکلات شما بدتر خواهد شد. در مورد کنترل اجاره، مالکان تصمیم میگیرند واحدهایی را که با اجارههای محدود غیرسودآور هستند، نسازند یا راهاندازی نکنند.
این اجتناب ناپذیری را می توان با تنظیمات مختلف و مدیریت دارای برخی از آنها تطبیق داد. آنچه پیشنهاد میشود یک سقف سخت ملی نیست، بلکه یک سقف ملایم است: رئیسجمهور از کنگره خواسته است قانونی را تصویب کند که مالکانی را که اجارهبها را بیش از 5 درصد افزایش دادهاند مجبور میکند کمکهای استهلاک خود را در مدت زمان طولانیتری افزایش دهند. . این سقف فقط برای مالکان شرکتی اعمال می شود که بیش از 50 واحد دارند و بنابراین حاشیه سود بیشتری دارند (و احتمالاً استفاده های جایگزین کمتری برای املاک چند خانواری خود) نسبت به مالکان کوچکی که صاحب خانه های فردی هستند. این پیشنهاد تمام ساختمانهای جدید را مستثنی میکند و برای واحدهایی که تحت بازسازیهای قابل توجهی قرار گرفتهاند، حک میشود. و قرار است فقط برای دو سال اجرا شود، در حالی که آمریکا منتظر تامین مسکن جدید است، که دولت قصد دارد با سرمایهگذاری در مسکن کمدرآمدتر و همچنین با باز کردن برخی از زمینهای فدرال برای توسعه، آن را تحریک کند.
اما در حالی که برخی از این ترفندها ممکن است سیاست را کمتر بد کند، هیچ کدام آن را خوب نمی کند.
جیسون سورن نیز با انتقاد و خردمندانه درباره طرح کنترل اجاره بایدن می نویسد. قطعه:
مطالعات کنترل اجاره بها نشان می دهد که نه تنها به تامین کنندگان مسکن بلکه مستاجران نیز آسیب می زند. مطالعه 1996 داده های نیویورک در معتبر مجله اقتصاد شهری دریافتند که اجارهبها در بخش غیرکنترلشده پس از تمدید کنترلهای اجاره افزایش یافت که به این مستاجرین آسیب رساند. اما حتی مستاجرینی که در ساختمانهای تحت کنترل اجارهنشینی زندگی میکنند، وضعیت بدتری دارند، زیرا برایشان مشکل است که به آپارتمانهایی که مناسبتر نیازهایشان است (اندازه بهتر، نزدیکتر به محل کار، و غیره) نقل مکان کنند. مجموع خسارات رفاهی مستاجر در سال 2 و نیم میلیارد دلار در سال 1996 یا 4.4 میلیارد دلار به دلار امروز بود. در سطح ملی، بر اساس مطالعات متعدد در مورد سیاستهای موجود ایالات متحده، من تخمین میزنم که مجموع ضرر و زیان مستاجران و ارائهدهندگان مسکن از یک سیاست معمول کنترل اجاره بها بیش از 50 میلیارد دلار در سال باشد. علاوه بر این، این مطالعه حتی تلاشی برای تخمین خسارات رفاهی ناشی از آپارتمانهای تحت کنترل اجارهای ضعیف انجام نداد.
و بررسی ملیفیلیپ کلاین گزارش می دهد که جی دی ونس به اندازه بایدن از اقتصاد مسکن بی خبر به نظر می رسد. دو برش:
یکی دیگر از عواملی که به دلیل اینکه قانون را تقسیم بندی می کند، موضوع دشواری است، مقررات و محدودیت های منطقه بندی محلی است. محدودیتهای ضعیفتر به مسکن با تراکم بالاتر اجازه میدهد، اما تراکم بالاتر نیز این جوامع را تغییر میدهد. پس آیا ونس مسکن ارزانتر را ترجیح میدهد، یا ترجیح میدهد مردم محلی شخصیت شهر خود را حفظ کنند؟
…..
البته، این بسیار پیچیده است که بتوان در یک سخنرانی در مورد آن صحبت کرد. اما این امر ونس را برای ترویج بی سوادی اقتصادی با تبدیل این موضوع به یک داستان ساده که اتفاقاً به سیاست پوپولیستی او خدمت می کند، توجیه نمی کند.
دومینیک پینو، فارغالتحصیل GMU Econ استدلال میکند که مقصر هزینههای بالای مسکن آمریکا، دولت است.
همکار سابق من در مرکز مرکاتوس باب گرابویس توضیح می دهد که “جایزه نوبل اقتصاد یک دیسک طلایی است نه یک توپ بلورین.” دو برش:
برای کسانی که بیشتر به بازارها، مشاغل و مردم اعتقاد دارند تا به دولت، سیاستهای اقتصادی جو بایدن و دونالد ترامپ را دوست ندارند. همانطور که گفته شد، بیفایدهترین اثر ادبیات مبارزات انتخاباتی امسال از سوی بایدن آمده است، نه به دلیل محتوای آن، بلکه بیشتر به این دلیل که اعتبار علمی اقتصاد و یکپارچگی بالاترین جایزه آن، جایزه نوبل اقتصاد را تضعیف میکند. این نامه ای از شانزده برنده جایزه نوبل است که ادعا می کنند “برنامه اقتصادی جو بایدن بسیار برتر از برنامه دونالد ترامپ است.” این نامه تبلیغات تحریف شده ایدئولوژیک را به عنوان اقتصاد ارائه می کرد و اعتبار جایزه نوبل را کسب کرد. (نامه اینجاست.)
…..
متأسفانه، اقتصاددانان نوبل، از جمله اکثر امضاکنندگان این نامه، مرتباً پیشبینیهای اقتصادی جناحی منتشر میکنند که کاملاً اشتباه است و مطبوعات پیشبینیها را عمیق میدانند. این به خوانندگان عادی این تصور نادرست را القا می کند که اقتصاد و جایزه نوبل به سمت چپ منحرف شده اند – آسیب جدی به این حرفه و جایزه.
نامه بایدن از منطق ناسازگار داخلی یا به شدت ناهمگون استفاده می کند (به عنوان مثال، کسری بودجه ترامپ تورم زا است، در حالی که کسری بودجه بایدن ضد تورم است). همانطور که دو محقق ذکر شده در زیر اشاره میکنند، این اقتصاددانان میتوانند با فهرست کردن نقصهای جدی در پلتفرمهای اقتصادی ترامپ و بایدن، خدمات واقعی انجام دهند.
رامش پونورو متقاعد نشده است که ترامپ 2.0 در پیشبرد سیاست “راست جدید” بسیار موثرتر از ترامپ 1.0 باشد. دو برش:
به عبارت دیگر، شخصیت ترامپ حدی است برای آنچه هر دولت تحت او می تواند برای راست جدید یا هر شخص دیگری به دست آورد. فقط این نیست که او نظم و تمرکز لازم برای رسیدن به یک هدف را ندارد، اگرچه هر دو را ندارد، یا اینکه چاپلوسان به راحتی او را دستکاری می کنند، هر چند که انجام می دهند. همچنین، اهداف او برای شروع انعطاف پذیر هستند. در سال 2018، او برای کاهش مهاجرت قانونی تلاش کرد. از آن زمان، او به طور مداوم اعلام کرده است که می خواهد آن را به سطوح رکورد افزایش دهد. انتخاب ونس، که از کاهش بودجه حمایت می کند، به این معنا نیست که ترامپ نظرش را تغییر داده است – یا اینکه او دوباره آن را تغییر نخواهد داد. ونس هم مدافع باهوش و آگاه سیاست راست نو و هم حامی سرسخت آرمان ترامپ است که ممکن است او را بیشتر از اولی برای دومی انتخاب کرده باشد. می توان مطمئن بود که او انتخاب نکرد زیرا می خواهد رئیس دولت ونس باشد.
….
به همان اندازه که برخی از طرفداران ترامپ ممکن است غیر از این بخواهند، او به سادگی یک ترامپیست نیست. کسانی که فکر میکنند سلطنت دوم کمتر از اولی آشفتهتر خواهد بود، درجهای را که تا چه حد بسط شخصیت او خواهد بود نادیده میگیرند – و این شخصیت تغییر نکرده است.
اریک بوهم تحت تأثیر JD Vance قرار نگرفته است.
هیئت تحریریه از مجله ی وال استریت معتقد است که عملکرد ترامپ در کنوانسیون ملی جمهوری خواهان پیروزی او در نوامبر را تضمین نکرد. قطعه:
اما آقای ترامپ همچنین از رابطه خوب خود با کیم جونگ اون، دیکتاتور کره شمالی صحبت کرد و به خود می بالید که “من می توانم جنگ ها را تنها با یک تماس تلفنی متوقف کنم”. او چگونه این کار را انجام می دهد که او نگفت، همانطور که هرگز انجام نمی دهد. نکته اصلی این است که او این کار را با قدرت شخصیت خود انجام خواهد داد. همچنین وعدههایی مبنی بر کاهش قیمتها و نرخهای بهره نیز داده شد، اما بدون هیچ توضیحی درباره نحوه انجام این کار.
میتوانیم ادامه دهیم، اما احتمالاً بیشتر این سخنرانی را قبلاً شنیدهاید. لحنش آرام تر و کمتر از حد معمول تعصب داشت. اما اگر آن را تا نیمه قطع می کردم، سخنرانی موثرتر بود.
آقای ترامپ برای اولین بار در سه مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری میلواکی را با برتری در نظرسنجی ها ترک کرد. شایستگی به نمایش گذاشته شده در این کنوانسیون با آشفتگی میان دموکرات ها که به دنبال بیرون راندن رئیس جمهور بایدن از رقابت هستند، در تضاد است. اما اگر آقای بایدن انصراف دهد، دموکراتها این شانس را خواهند داشت که نامزد قدرتمندتری را معرفی کنند که همچنان میتواند رقابتی تنگاتنگ در این کشور تقسیمشده نزدیک داشته باشد.
در اینجا چکیده مقاله ای است که اخیراً منتشر شده است مجله اقتصادی جنوبتوسط نیکلاس کوروت، فارغ التحصیل GMU Econ و لری وایت، همکار GMU Econ من:
پیچیده ترین توصیه ها در مورد سیاست های پولی و بانکی موجود در دهه های پس از 1776 در کتاب آدام اسمیت یافت می شود. ثروت ملتها. اسمیت رقابت آزاد بین بانک های صادرکننده در سراسر کشور را با حداقل محدودیت های قانونی و بدون امتیازات قانونی توصیه کرد. با این حال، نه الکساندر همیلتون و نه توماس جفرسون توصیه اسمیت را با وجود آشنایی با استدلال های او و با وجود تجربه مثبت اسکاتلند در حین پیروی از آن، نپذیرفتند. ما اختلاف نظر نظری همیلتون و جفرسون را تشریح میکنیم و توضیح میدهیم که چگونه توصیههای اسمیت در خدمت برنامه سیاسی هیچ یک از بنیانگذاران نبود. برای همیلتون، بانکداری رقابتی بدون یک بانک ملی ممتاز به اندازه کافی برای تقویت دولت فدرال انجام نمی شود. از نظر جفرسون، هر گونه اجاره فدرال بانک ها، دولت فدرال را بیش از حد به هزینه ایالت ها تقویت می کند.
بن ساسه مردی با فضیلت است که بهترین کار را برای خانواده خود انجام می دهد.