در اینجا نامه ای به یک خبرنگار معمولی آمده است.
آقای. ب__:
با نوشتن این که من “یک عکس ارزان” از مایکل لیند می گیرم، شما شکایت می کنید که من “روی یک اشتباه جزئی تمرکز می کنم تا از این موضوع اجتناب کنم، مانند نکته لیند در مورد واگذاری تجارت آزاد تولید خودروهای الکتریکی ما به چین.”
من موافق این نیستم که انتقاد من از لیند برای توصیف یک کشور معروف تجارت آزاد که در پشت موانع تعرفه های بالا شکوفا می شود، یک ضربه ارزان است. اینکه لیند در مورد چنین واقعیت اساسی اشتباه می کند، چیزهای زیادی را در مورد (عدم) توجه او به جزئیات مرتبط در مورد موضوعات دیگر آشکار می کند.
با این حال، من به Lind's در مورد خودروهای الکتریکی خواهم رفت. او اعتماد خود را با خرد اشتباه گرفته، می نویسد:
شرکتهای چینی تحت حمایت دولت با استفاده از تعرفهها، یارانهها و سایر ابزارهای سیاست صنعتی، از دسترسی به نوآوریهای آمریکایی استفاده کردهاند و اکنون به دنبال پر کردن بازار آمریکا با صادرات کالاهای کمارزششده هستند. جدا از نویسندگان اصلی ناشناس ناخوشایند در اقتصاد دان و چند تن از آزادیخواهان که واقعاً معتقدند که درهم شکستن صنعت خودروهای الکتریکی ایالات متحده توسط چین نتیجه «بازار آزاد» خواهد بود که رونق آمریکا را تقویت می کند؟
لیند غیر قابل توجیه ساده است فرض می کند اگر به جای واردات خودروهای برقی از چین، صنعت خودروهای برقی داشته باشیم، ما آمریکایی ها مرفه تر خواهیم بود. با این حال هیچ راهی برای او وجود ندارد که بداند این حقیقت دارد. تعرفه های جدید دولت ایالات متحده بر خودروهای برقی، البته، تولید بیشتر خودروهای برقی در آمریکا را تشویق خواهد کرد. اما چه تولیدی این تعرفه ها دلسرد کردن? لیند نمی گوید، احتمالاً به این دلیل که برای او روشن نیست که منابعی که برای تولید خودروهای الکتریکی مصرف می شود، از تولید کالاها و خدمات دیگر به دست می آید. و از آنجایی که تولید خودروهای الکتریکی از فناوری بالایی برخوردار است، بسیاری از منابعی که تعرفههای ما برای تولید خودروهای برقی جذب میکند، از سایر فعالیتهای با فناوری پیشرفته استخراج میشود. آمریکایی ها از این انقباض اجباری این صنایع دیگر، که بسیاری از آنها با فناوری پیشرفته هستند، چه چیزی را از دست خواهند داد؟ لیند نمی گوید.
اینکه لیند ظاهراً از این مبادله اجتناب ناپذیر بی خبر است نشان می دهد که او از کمیاب بودن منابع بی خبر است. و هرکسی که از کمبود منابع آگاه نیست، کسی نیست که باید به افکارش در مورد تجارت اعتماد کرد.
تنها دفاع ممکن لیند این است که ادعا کند او و دولت بایدن، که تعرفهها را وضع میکند، اتفاقاً میدانند که منافع ما آمریکاییها از تولید خودروهای الکتریکی در داخل بیشتر از هزینههای آن است. اما چگونه می توانند این را بدانند؟ منبع این اطلاعات چیست – منبعی که لیند و مدافعان به آن دسترسی دارند، اما به طور مرموزی به روی کارآفرینان و سرمایه گذاران خصوصی بسته است؟ به نظر می رسد لیند به دور از پاسخ به این سوال مهم، از این که باید در وهله اول پرسیده شود، بی خبر است.
در مخالفت با تعرفههای خودروهای الکتریکی میتوان موارد بیشتری را بیان کرد، اما موارد فوق برای آشکار کردن ناتوانی کامل تلاشهای لیند برای توجیه حمایتگرایی کافی است.
در دسترس شما،
دونالد جی. بودرو
استاد اقتصاد
و
کرسی مارتا و نلسون گچل برای مطالعه سرمایه داری بازار آزاد در مرکز مرکاتوس
دانشگاه جورج میسون
Fairfax, VA 22030