چند لینک – کافه هایک


دیوید هندرسون ادعا می کند که کامالا هریس به عنوان رئیس جمهور حتی بدتر از دونالد ترامپ در مورد مقررات دولتی خواهد بود.

رندی هولکامب به طور قابل درک نگران است که رئیس جمهور هریس باعث افزایش بیشتر قیمت مسکن شود.

خطرات کامالا هریس هر چه باشد، بوستون گلوب جف جاکوبی ستون نویس به طور منطقی استدلال می کند که موقعیت او به عنوان نامزد دموکرات ها جرمی علیه دموکراسی نیست. قطعه:

انتخابات مقدماتی مشروعیت دموکراتیک را به روند نامزدی ریاست جمهوری حزب نمی بخشد و عدم برگزاری انتخابات مقدماتی این مشروعیت را بی اعتبار نمی کند. در غیر این صورت، هیچ کاندیدای ریاست جمهوری در بیشتر تاریخ آمریکا – نه جفرسون، نه لینکلن و نه کندی – نمی تواند مشروع تلقی شود. تا سال 1972 احزاب سیاسی هرگز برای انتخاب نامزدهای خود به نتیجه انتخابات مقدماتی تکیه کردند. انتخابات مقدماتی حتی تا اوایل قرن بیستم ابداع نشد و تا حد زیادی به عنوان “مسابقه زیبایی” غیر الزام آور تلقی می شد – راهی برای سنجش احساسات عمومی و ایجاد علاقه، اما نه برای جایگزینی نقش رهبران حزب در انتخاب یک نامزد.

تا اینکه در انتخابات 1968، زمانی که حزب دموکرات قوانین خود را تغییر داد، نتایج اولیه الزام آور شد. اما این امر بر ماهیت دموکراتیک نامزدهای بعدی احزاب تأثیری نداشت. بر خلاف مشترک انتخابات‌هایی که واقعاً رقابت‌های عمومی دموکراتیک هستند، انتخابات مقدماتی چیزی بیش از یک فرآیند خصوصی و درون حزبی نیست. تحت نظام ما، احزاب سیاسی هیچ وضعیت قانونی ندارند، و اینکه چگونه یک حزب نامزدهای خود را انتخاب می‌کند – از طریق انتخابات مقدماتی، کنوانسیون‌ها، یا اجماع رهبران حزب – بی‌ربط است. فقط زمانی که رای دهندگان انتخاب کنند بین نامزدها، آیا مشروعیت دموکراتیک وارد عمل می شود؟

این نامه از بلین مک کورمیک، در امروز وال استریت ژورنالعالی است:

کارل روو یکی از معدود نکات مثبت آقای ترامپ را در طول مناظره نادیده گرفت (“مناظره فاجعه بار ترامپ”، نوشته، 12 سپتامبر). خانم هریس در همان ابتدا به مخاطبان خود اعلام کرد که «دونالد ترامپ هیچ برنامه ای برای شما ندارد». آنقدر لحظه مهمی به نظر می رسید که او خط را به شبکه های اجتماعی خود نیز ارسال کرد.

اعلامیه او رای دادن به آقای ترامپ را جذاب تر می کند. من از هر نامزد ریاست جمهوری که برای من برنامه ای ندارد سپاسگزارم. دولت فدرال سعی کرد یک برنامه بازنشستگی برای من اجرا کند و این در مقایسه با آنچه که من به تنهایی با همان پول می توانستم انجام دهم، یک آشفتگی وحشتناک است.

ترجیح می‌دهم تا حد امکان برنامه‌های خودم را انجام دهم. هرچه افراد کمتری در واشنگتن برای من برنامه داشته باشند، بهتر است.

جنیفر هادلستون در مورد “تحقیقات ضد انحصار اشتباه در هوش مصنوعی” گزارش می دهد. قطعه:

شرکت‌های آمریکایی در عصر اینترنت پیشرو بوده‌اند، که بخشی از آن به لطف رویکرد سهل‌انگیز کشورمان به مقررات است. با اجازه دادن به کارآفرینان و مصرف کنندگان برای تعیین بهترین کاربردهای این فناوری، موفقیت و شکست توسط بازار تعیین می شود، نه توسط بوروکرات های دولتی. شرکت های فناوری پیشرو آمریکا به نام های جهانی تبدیل شده اند.

در اینجا چکیده مقاله جدیدی از رندی بارنت و جاش بلکمن، فارغ التحصیل حقوق GMU آمده است:

آیا در آموزش قانون اساسی «بحران» وجود دارد؟ ما اینطور فکر نمی کنیم. ما هنوز هم می توانیم همدلی کنیم. به عنوان استادان حقوق محافظه‌کار-آزادی، ما سال‌ها به آموزش تصمیم‌های دیوان عالی کشور پرداختیم که با آنها مخالف بودیم. ما قانون اساسی را به عنوان یک روایت تاریخی آموزش می دهیم که از بدو تأسیس شروع شده و تا امروز ادامه دارد. رویکرد روایی بر ماهیت احتمالی چیزی که در هر لحظه ثابت و تغییرناپذیر به نظر می رسد تأکید می کند. این روایت همچنین سال به سال به طرز قابل توجهی ثابت می ماند، حتی با اضافه شدن موارد جدید. این رویکرد همچنین تهیه برنامه درسی را برای هر سال نسبتاً آسان می کند، صرف نظر از اینکه دادگاه عالی در دوره آخر آن چه تصمیمی گرفته است.

آموزشی که ما توسعه دادیم بر اساس رویه قضایی دیوان عالی بود که تا حد زیادی با آن مخالف بودیم. در واقع، ما هنوز با بسیاری از این رویه قضایی، به ویژه مواردی که درست قبل، در حین و بعد از بازسازی تصمیم گرفته شده اند، مخالفیم. در حالی که برخی از این پرونده‌ها، مانند پریگ، درد اسکات، و پلسی، در حال حاضر در آنتی‌کانون قرار دارند، برخی دیگر مانند Slaughterhouse، Cruikshank، و پرونده‌های حقوق مدنی همچنان قانون خوبی هستند. این آموزش قبل از سال 2016 کار می کرد و بدون توجه به آنچه در آینده اتفاق می افتد به کار خود ادامه می دهد. ما استدلال می‌کنیم که زمان آن فرا رسیده است که اساتید لیبرال و مترقی، به‌ویژه آن‌هایی که در برخورد با دیوان عالی فعلی مشکل دارند، رویکرد روایی ما را نسبت به قانون اساسی و ضد قانون اساسی اتخاذ کنند.

بخش اول این مقاله بر رویکرد ما به آموزش قانون اساسی متمرکز است. بخش دوم سیر تکامل مطالعه موردی ما از نسخه اول تا نسخه چهارم را دنبال می کند و نسخه پنجم آینده را پیش نمایش می دهد. ما نشان می‌دهیم که روایت توسعه قانون اساسی به‌طور قابل ملاحظه‌ای ثابت مانده است. حتی پس از محاسبه ضرب‌الاجل‌های اخیر، برنامه درسی ما تقریباً 90 درصد مشابه سال 2019 خواهد بود. بخش سوم به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه ما و سایر اساتید حقوقی همفکر خود توانستیم تصمیماتی را آموزش دهیم که اساساً با آنها مخالفت کردیم. برای اساتیدی که از دکترین‌های فعلی دیوان عالی رنج می‌برند، رویکرد روایی ما تسکین می‌دهد. برای مثال، چنین اساتیدی ممکن است آنچه را که «روزهای خوب قدیم» دادگاه‌های وارن و برگر می‌دانند، برخلاف آنچه اکنون وجود دارد، آموزش دهند. سپس دانش آموزان می توانند خودشان تصمیم بگیرند که کدام دوره را ترجیح می دهند.

جک نیکاسترو تحت تأثیر وسایل نقلیه جدید USPS قرار نگرفته است.

آدام میشل، فارغ التحصیل GMU Econ، به بررسی پیشنهادات هریس و ترامپ برای “اصلاحات مالیاتی” می پردازد.

یان میلر توییت کرد: (HT Jay Bhattacharya)

خوب است که برخی از سیاستمداران اعتراف کنند که قرنطینه یک اشتباه بود، اما این فقط قرنطینه نیست – مجبور کردن مردم به پوشیدن ماسک برای سال‌ها در زمانی که کار نمی‌کنند غیرقابل توجیه بود. پاسپورت های واکسن یک شکست منزجر کننده ضد علمی بود. اشتباهات بسیار بسیار زیاد بود.



دیدگاهتان را بنویسید