چند لینک – کافه هایک


جورج ویل افکار خود را در مورد خروج بهینه نوامبر از یک لحظه دمکراتیک فوق العاده غیربهینه به اشتراک می گذارد. قطعه:

تقریباً همه چیزهایی را که او هفته‌ها می‌گوید را باور نکنید و تقریباً همه چیزهایی را که سال‌ها گفته است در حین خواندن تعلیمات ترقی گرایی انکار کنید. به نظر می رسد که آزادی عمل بیش از یک سوهان آهنی که توسط آهنربا جذب می شود، ندارد. کشش پایگاه مترقی حزب او، که جناح منطقه خلیج، شخصیت سیاسی او را پرورش می دهد، به این معنی است که او یک رئیس جمهور مترقی خواهد بود.

یا تا آنجا که دیوان عالی (ترقی خواهان پس از وودرو ویلسون به تفکیک قوا احترام نمی گذارند) و مجلس سنای جمهوری خواه اجازه می دهند. سپس، در سال 2028، جمهوری خواهان می توانند یک انتخاب ارائه دهند، نه پژواک ترامپ از غرور اجرایی مترقی، ولخرجی مالی، و مزاحمت اقتصادی: سیاست صنعتی او (حمایت گرایی) در مقابل سیاست آنها.

هشت سال گذشته عدم امکان داشتن تنها یک مهمانی سالم را نشان داده است. اگر یکی از آنها، مست از پوپولیسم 100 دلیل شکایت، خود را به خندق بیندازد، دیگری با احساس فرصت انحراف از ترقی گرایی افراطی، خندق خود را می یابد. (“آیا شما آنقدر احمق هستید که متوجه نمی شوید ماشین ها، اجاق گاز، تهویه مطبوع و همبرگر شما دارند کره زمین را می کشند؟”)

اسکات وینشیپ همچنان نگاه روشنی به اقتصاد ایالات متحده دارد. قطعه:

> وجه اشتراک بسیاری از این ادعاها – چه میزان کار ما را محکوم کنند و چه تعداد مشاغل کمیاب – انحطاط اقتصادی است. این دیدگاه به طور فزاینده ای رایج است که اقتصاد ما در حال شکست است و نیاز به دخالت بیشتر دولت دارد. یا شاید این تقصیر سیاستمدارانی است که به ایده های منسوخ گره خورده اند. در هر صورت، انحراف‌طلب‌ها در چپ و راست به ما می‌گویند که زمان بازنگری اساسی فرا رسیده است.

با این حال، ارزیابی شواهد صد سال و بیشتر نشان می‌دهد که انحراف‌گرایان آن را به عقب دارند. به نظر می رسد هر دو کاهش و افزایش کاری که در درازمدت رخ داده است بیشتر منعکس کننده رونق روزافزون کشور باشد تا اقتصاد ضعیف. با تعبیر نادرست روندهای کاری به عنوان مشکلات ایجاد شده توسط سرمایه داری غارتگر یا نخبگان غیرقابل لمس، ما نمی توانیم به انتخاب هایی که آمریکایی های روزمره و ساکنان سایر کشورهای ثروتمند انجام داده اند توجه کنیم. داد و ستدهای حاصل، بهبودهای مختلفی در کیفیت زندگی ایجاد کرد و در عین حال سایر جنبه های جامعه را بی ثبات کرد. اگر بخواهیم مشکلاتی مانند افزایش وابستگی به رفاه، کاهش نرخ ازدواج یا افزایش تک فرزندی را برطرف کنیم، مجبور نخواهیم بود که افسانه های افول اقتصادی را بپذیریم.

جف ژاکوبی می پرسد، “چرا اتحادیه ها نباید برای انتخاب مجدد شرکت کنند؟”

اولین روز کارم بود. در بسته جدید مواد استخدامی که از منابع انسانی دریافت کردم، فرمی وجود داشت که به شرکت اجازه می داد درصد مشخصی از دستمزد هر هفته را کسر کند و آن را به اتحادیه ای که نماینده کارگران شرکت است ارسال کند. من نمی خواستم با اتحادیه کار کنم، بنابراین فرم را امضا نکردم.

چند روز بعد اتحادیه برای من نامه فرستاد. این یک یادآوری برای تکمیل و ارسال مجوز کسر مالیات بود – و هشداری بود که این موضوع اختیاری نیست. طبق شرایط قرارداد جمعی کار که در آن زمان لازم الاجرا بود، کارمندان بودند مورد نیاز است بخشی از حقوق خود را به عنوان شرط حفظ شغل خود به اتحادیه بسپارند. مهم نبود که من هیچ علاقه ای به هیچ اتحادیه ای نداشتم، چه رسد به اینکه تمایلی به نمایندگی در آن اتحادیه خاص نداشتم. ترجیحات من بی ربط بود. من در یک فروشگاه اتحادیه ای در ایالتی بدون قانون «حق کار» کار می کردم. اگر من از پرداخت مبلغ هفتگی مشخص شده امتناع کنم، اتحادیه می تواند شرکت را مجبور به اخراج من کند.

در نهایت اتحادیه پول من را گرفت. چیزی که در ازای آن گرفتم – یا بهتر است بگوییم مجبور شدم بپذیرم – این بود که اتحادیه در مذاکراتش با شرکت نماینده داشته باشم. اما یک کاری که من و همکارانم انجام دادیم نه دریافت – نه در آن زمان، هرگز – رأی گیری در مورد اینکه آیا ما می خواهیم این نمایندگی ادامه یابد یا خیر بود.

…..

به اتحادیه های کارگری امتیازات قابل توجهی داده می شود. آنها می توانند روی یک جریان درآمد تضمین شده از دستمزد کارمندان حساب کنند، و آنها به تنهایی مجاز به مذاکره درباره دستمزد، مزایا و شرایط کاری از طرف کل نیروی کار هستند. بنابراین درست است که کارمندان در مورد ماندن یا رفتن اتحادیه نظری منظم داشته باشند. «یک نفر، یک رأی، یک بار» راهی برای حفظ ارزش‌های دموکراتیک نیست. قانونگذاران آمریکا این را مسلم می دانند که رای دهندگان آن ها هر چند سال یک بار رای می آورند. آیا کارگران باید از چیزی کمتر برخوردار شوند؟

در اینجا برخی از حکمت های جان میلتیمور در مورد تب های سیاسی امروز است.

نوشتن در وال استریت ژورنالچارلی دنت مانع تراشی دولت در تلاش نیپون استیل برای خرید یو اس استیل را محکوم می کند. دو برش:

صنعت فولاد ایالات متحده چندین دهه است که با چالش های مهمی روبرو بوده است. رقابت جهانی تشدید شده است و علیرغم تلاش‌های مختلف برای احیای این صنعت، بسیاری از شرکت‌ها در تلاش هستند تا سرپا بمانند. دولت ایالات متحده همچنان با یارانه های داخلی، تعرفه های کشنده شغل و سیاست های «خرید آمریکایی» برای حمایت از صنایع رو به زوال، وارد عمل می شود. اما این مداخلات اغلب برای مالیات دهندگان، کارگران و مصرف کنندگان هزینه بالایی دارد و در نهایت با ممانعت از نوآوری و رقابت، آسیب بیشتری به بار می آورد.

نیپون استیل مستقر در ژاپن یکی از تولیدکنندگان پیشرو فولاد در جهان است. این مسیر متفاوتی را برای فولاد ایالات متحده ارائه می دهد. ما روابط عمیق نظامی، اقتصادی و فرهنگی با ژاپن داریم که شرکت‌های آن سابقه سرمایه‌گذاری مسئولانه در ایالات متحده را دارند. آنها هزاران آمریکایی را استخدام می کنند، به اقتصادهای محلی کمک می کنند و چندین دهه شیوه های نوآورانه را به صنایع ما می آورند. اگر همه چیز خوب پیش برود، نیپون استیل با ثبات مالی و تعهد به توسعه پایدار، همان منافع را برای صنعت فولاد به ارمغان خواهد آورد.

…..

در اوایل هفته گذشته، گزارش ها حاکی از آن بود که دولت بایدن در حال آماده شدن برای جلوگیری از خرید نیپون استیل توسط US Steel است. دولت بایدن استدلال کرده است که این توافق امنیت ملی و حفظ مشاغل تولیدی آمریکا را تهدید می کند. این استدلال منعکس کننده تفکر منسوخ شده است که مزایای استراتژیک مشارکت با متحد مورد اعتمادی مانند ژاپن را نادیده می گیرد. رد این قرارداد روابط ما با یک شریک اقتصادی کلیدی را تضعیف می کند و توانایی ژاپن برای رقابت با چین، تولیدکننده پیشرو فولاد در جهان را تضعیف می کند.

پس از خشم قابل توجه تقریباً هر گوشه از طیف سیاسی و اقتصادی، تا روز جمعه، کاخ سفید از موضع خود عقب نشینی کرد، که نشان می داد هر تصمیمی را تا پس از انتخابات به تعویق می اندازد. اگر این نشانه روشنی نیست که این معامله ساده با بخش خصوصی به یک گرو سیاسی تبدیل شده است، من نمی دانم چیست.

دلیلران بیلی می پرسد: “شبکه برق آمریکا چقدر قابل اعتماد است؟”



دیدگاهتان را بنویسید