دیوید هندرسون توضیح می دهد که چرا تجارت باید آزاد باشد. قطعه:
در واقع، بیشتر تغییرات در اشتغال ناشی از تغییرات تکنولوژیک است. زمانی که من استاد تمام اقتصاد در دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی بودم، این نکته را با نشان دادن جدولی از تعداد تماس های تلفنی از راه دور در ایالات متحده در سال های 1970 (9.8 میلیارد) و 1996 (94.9 میلیارد) به دانشجویان آموزش دادم. به همراه تعداد تماس در روز هر اپراتور (64 تماس در سال 70 و 1585 در سال 96). به آنها گفتم تا زمانی که کارمان تمام نشود، عنوان جدول را فاش نمی کنم. من همچنین نشان دادم که یک کارگر معمولی چقدر طول می کشد تا برای یک تماس پنج دقیقه ای کار کند (2/3 ساعت در سال 1970 در مقابل 1/8 ساعت در سال 1996). این تفاوت به دلیل یک تغییر تکنولوژیکی است که فرآیند را خودکار می کند و در زمان اپراتور صرفه جویی می کند. سپس تعداد اپراتورهایی را که در سال 1996 باید انجام دهند، نشان دادم اگر تغییری در تکنولوژی نسبت به تعداد واقعی مورد نیاز وجود نداشت: 4.1 میلیون اپراتور در مقابل 164000 واقعی (البته، این یک است کمی مصنوعی: اگر تغییر تکنولوژی رخ نمی داد، قیمت کاهش نمی یافت و مردم کمتر از 94.9 میلیارد تماس برقرار می کردند، اما من دید گسترده تری داشتم.)
سپس عنوان جدول را به آنها گفتم: چرا ما استارباکس داریم. به این نکته اشاره کردم که بسیاری از افرادی که اگر پیشرفتهای فناوری رخ نمیداد، به عنوان اپراتور تلفن شغل داشتند، برای یافتن شغل در استارباکس، پیت و سایر کافیشاپها آزاد شدند.
این داستان تغییرات تکنولوژیک است. همچنین توضیح می دهد که چگونه ما به رفاه روزافزون دست پیدا می کنیم. ما با استفاده از همین تعداد نفر بیشتر و بیشتر تولید می کنیم. اگر این کار را نکنیم، اقتصاد دچار رکود می شود.
مایک مانگر پنج افسانه در مورد تعرفه ها را زیر پا می گذارد. دو برش:
دولت آمریکا می تواند از مردم مالیات بگیرد و سپس به تولیدکنندگانی که دوست دارد و اتحادیه هایشان در پای صندوق های رای از آنها حمایت خواهند کرد، یارانه پرداخت کند. تعرفه ها هم همین کار را می کننداما دفاع تجاری “دلال را قطع می کند”! به جای اینکه دولت از مصرف کنندگان مالیات بگیرد و سپس پول را به تولیدکنندگان منتفع بدهد، دولت مصرف کنندگان را مجبور می کند که به طور مستقیم به تولیدکنندگان داخلی پاداش مصنوعی در قالب قیمت های بالاتر ناشی از رقابت ممنوعه خارجی بدهند.
…..
بحثهای دفاع تجاری ناآگاه مرا یاد فیلم پنجم یا بیستم ترمیناتور میاندازد: شما فکر میکنید هیولا مرده است، اما به نظر نمیرسد که کشته شود، فقط تا فیلم بد بعدی سرکوب میشود. با توجه به منافع سیاسی و اقتصادی محدودی که برای صنایع کلیدی یا گروه های کارگری قدرتمند هدف قرار می گیرد، شاید این قابل درک باشد. من سعی کردهام پنج افسانه از آشکارترین افسانهها را بیان کنم، زیرا دلیلی وجود ندارد که تحت تأثیر ادعاهای قدیمی و نادرست قرار بگیریم.
همکار شجاع من در مرکز مرکاتوس، ورونیک دو روگی، اهمیت آزادی اقتصادی را به ما یادآوری می کند. قطعه:
بیایید به یاد داشته باشیم که آزادی اقتصادی مربوط به یک ایدئولوژی انتزاعی نیست – بلکه در مورد افراد واقعی است که از پیامدهای انتخاب های واقعی مقامات دولتی در مورد زندگی خود رنج می برند. این شاخص فقط آمارهای اقتصادی را اندازه گیری نمی کند. پتانسیل انسان را می سنجد و چیزی است که ارزش محافظت دارد.
بوستون گلوب جف جاکوبی روزنامه نگار توضیح می دهد که چرا به هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024 رای نخواهد داد. دو برش:
ترامپ یکی از بدترین افرادی است که تا به حال رئیس جمهور شده است – بی ادب، متعصب، لجام گسیخته، پارانوئید، خود شیدا. او دروغ می گوید، چیزهایی درست می کند و با رها کردن اتهامات را مطرح می کند. او همه مخالفت ها را غیرقابل تحمل می داند و منتقدان خود را دشمنانی توصیف می کند که باید تحت تعقیب یا سرکوب قرار گیرند.
به عنوان رئیس جمهور، ترامپ چنان کارناوالی از هرج و مرج و توطئه راه انداخته است که بسیاری از مشاوران ارشد و منشی های کابینه او با انزجار از سمت خود استعفا داده اند. او اولین رئیسجمهوری در تاریخ است که نه تنها از قبول نتایج انتخاباتی که شکست خورده است، خودداری میکند، بلکه جمعیتی را برای «توقف دزدی» تحریک میکند. از فکر کردن به سیاستهایی که دومین ریاستجمهوری ترامپ میآورد، از اخراج میلیونها مهاجر صلحجو گرفته تا جنگ تجاری ویرانگر تا ترک اوکراین، میلرزم. من هرگز نتوانستم به آن رای بدهم.
و هریس؟ او ممکن است به اندازه حریف خود بی ثبات و مبتذل نباشد، اما به شدت بی تاثیر، بی اطلاع و بیهوده است. او بهعنوان معاون رئیسجمهور تنها با آنچه که روزنامه آتلانتیک آن را «اختلال عملکرد از بالا به پایین» در میان کارکنانش میخواند و بیکفایتی که نقش خود را بهعنوان شخص اصلی دولت در بحران مهاجران انجام میدهد، متمایز شد. عقبنشینیهای مکرر او به حرفهای مزخرف و مزخرف حتی قبل از اینکه نامزد دموکراتها شود، حیرت را برانگیخت.
هریس به اساسی ترین سؤالات در مورد سیاستی که دنبال می شود پاسخ نمی دهد.
…..
با پیشروی ترامپ و هریس کاندیداهای مربوطه خود، ناامیدی از سیستم سیاسی ما ممکن است در بالاترین حد خود باشد. پاسخ مناسب به این ناامیدی این نیست که به شهروندان بگوییم باید رای دهند، حتی اگر این به معنای انتخاب نامزد یا حزبی باشد که نمی توانند از آنها اطاعت کنند. امیدوارم که میلیون ها شهروند دیگر، مانند من، از کمک به انتخاب نامزدهایی که برای این شغل مناسب نیستند، خودداری کنند. رای ندادن همیشه یک انتخاب مشروع است. امسال بهترین انتخاب است.
جورج ویل گزارش جدیدی درباره میزان نگرانکنندهای که آمریکاییها کمکهای دولتی را میدزدند، گزارش میدهد. قطعه:
پرداختهای حاصل از برنامههای کمکهای دولتی – پرداختهای انتقالی – سریعترین جزء اصلی درآمد شخصی شهروندان است. چنین نقل و انتقالاتی سومین منبع بزرگ درآمد شخصی است: در سال 2022 متوسط شهروندان تقریباً به همان اندازه از نقل و انتقالات دولتی (11500 دلار) از سرمایه گذاری ها (12900 دلار) و بیش از یک چهارم پولی که از کار دریافت می کردند دریافت کردند. این شهروند متوسط دریافت کرد شش برابر بیشتر (تعدیل شده برای تورم) در پرداخت های حواله ای دولت نسبت به سال 1970، که طی آن دوره دریافتی از سایر منابع کمتر از نصف افزایش یافت. سهم نقل و انتقالات از کل درآمد شخصی (تعدیل شده بر اساس تورم) از سال 1970 بیش از دو برابر شده است و از 8.2 درصد به 17.6 درصد در سال 2022 رسیده است.
اتان یانگ در مورد آدام اسمیت و قانون ضد انحصار فکر می کند.
این رویداد در موسسه کاتو نوید عالی بودن را می دهد.
دولت جدید کارگر بریتانیا به طبقه متوسط ضربه می زند.
کارگران از دستمزد طبقه متوسط مالیات می گیرند، زیرا پول برای پرداخت وعده های گزاف هزینه های آنها در آنجاست. این یک طعمه و تغییر حماسی سیاسی است زیرا رای دهندگان بریتانیایی فکر می کردند که به مالیات بر «ثروتمندان» رأی می دهند. به پسرعموهای آمریکایی آنها هشدار داده شده است.