وال استریت ژورنال اندی کسلر، ستون نویس، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2024 را به عنوان “انتخاب شوکران” توصیف می کند. قطعه:
در زمان آقای ترامپ، انتظار من-من-من، طعنه و زن ستیزی را داشته باشید. تحت هدایت خانم هریس، جنون آب و هوا، وو وو بیدار، و ضمیر گشت. من هر دو سناریو را دوست ندارم.
آقای ترامپ می گوید در صورت پیروزی او اخراج دسته جمعی صورت خواهد گرفت. او را باور کن بازداشتگاه هایی ساخته خواهد شد که مطبوعات بلافاصله آنها را با اردوگاه های نازی مقایسه خواهند کرد. زیبا نخواهد بود در تلاشی نادرست برای کمک به تولید ایالات متحده، تعرفه ها و دلار کمتری را اضافه کنید. قیمت ها بالا خواهد رفت.
خانم هریس میگوید که پولی را در قالب اعتبارات مالیاتی، یارانه مسکن و حداقل دستمزدهای بالاتر اهدا خواهد کرد. بهش اعتماد کن قیمت ها بالا میره در سال 2026، ممکن است شاهد تغییر نام فروشگاه دلار به فروشگاه پنج دلاری باشیم. بازار سهام ممکن است به دلیل کسری فدرال بزرگتر از بین برود.
و جورج ویل می نویسد که “رای دهندگان با بدترین انتخاب ریاست جمهوری در تاریخ ایالات متحده روبرو هستند.” سه برش:
ما میتوانیم درباره این کمپین ریاستجمهوری کوتاهتر آن چیزی بگوییم که ساموئل جانسون درباره بهشت گمشده میلتون گفت: هیچکس بیش از این آرزویش را نداشت. چرا این سوزاندن عزت ملت طولانی شود؟
دونالد ترامپ، آتشفشان افکار سرگردان و فوران خشم، به طرز دردناکی مشهور است. چیز زیادی در مورد کامالا هریس برای دانستن وجود ندارد، به جز این: انعطاف پذیری او در اعتقاد به این معنی است که او می تواند از تعلیم آموزه جدید خود به همان آرامی که سلف مترقی خود را به دست آورد صرف نظر کند.
بی احتیاطی حزب دموکرات در مورد ضعف رئیس جمهور ادامه یافت تا اینکه در 90 دقیقه در ماه ژوئن حقیقت علنی شد. سپس، با چابکی کسانی که در مورد چیز دیگری جز احتکار قدرت، فاقد اهرم جدیت هستند، حزب او یک نامزد پلی دوه را بر رای دهندگان تحمیل کرد. گردانندگان او انعطاف پذیری او را به پلت فرم او تبدیل کردند. احتیاط یک فضیلت است، بنابراین مدیران او را سرزنش نکنید که بیشتر از مصاحبههای روزنامه دبیرستانی او را از تعاملات عمومی دور نگه میدارند.
تنها تصمیم قابل توجه او به عنوان یک نامزد، انتخاب یک نامزد معاون بود که توصیف خود (“احمق”) روشن تر از فروتنی او در مورد مسائل جدی است (کالج انتخاباتی ناخوشایند است، سوسیالیسم “همسایگی” است، و غیره) و خودخواهی او. ستایش از گذشته خود ساخته است. دستاورد تیم والتز در دوران پیروتش زیر نورافکن این بود که همبازی اش، جی دی ونس، شبیه ارسطو شود.
…..
با این حال، ترامپ و هریس در مورد بدهی ملی که 1.8 تریلیون دلار در سال مالی منتهی به 30 سپتامبر افزایش یافت، کاملاً واضح و کاملاً توافق دارند: آنها قول میدهند که هیچ کاری در مورد مشکل اصلی، هزینه حقوق، انجام ندهند (تامین اجتماعی) ، کمک های پزشکی).
وقتی ترامپ گفت: «مالیات انعام نیست»، هریس که احتمالاً از این مزاحم متفکر خوشحال شده بود، گفت: من هم همینطور! آنها همچنین موافقت کردند که یکی از اقدامات خوب ریاست جمهوری او، یعنی سقف کسر مالیات های ایالتی و محلی از بدهی های مالیات بر درآمد فدرال را لغو کنند. این کاهش مالیات نامتناسب برای افراد پردرآمد در ایالت های آبی با مالیات بالا خواهد بود.
…..
با کمال تعجب، اگرچه هر دو کاندیدا به طور مداوم افراد عادی را به شدت عصبانی میکردند، اما صدای هیچکدام در این سال آزاردهندهتر نبود. این جایزه به جمهوری خواه آیداهو می رسد که در یک تریبون عمومی به یک بومی آمریکایی گفت “به جایی که از آن آمدی برگرد.” بیایید برگردیم به جایی که از آنجا آمدیم: ایجاد حکومت محدود توسط ملت.
جان تیرنی می پرسد: “فاشیست کیست؟”
اکنون به طور معمول از فاشیسم برای توصیف محافظه کاران استفاده می شود، اما این تنها به دلیل چیزی است که تام ولف آن را “بزرگترین حقه در تاریخ مدرن” می نامد. فاشیست های اصلی چپ بودند. بنیتو موسولینی فعالیت سیاسی خود را در حزب سوسیالیست ایتالیا آغاز کرد و نازی های آدولف هیتلر نام خود را از “ناسیونال سوسیالیست” گرفتند. برخلاف رقبای کمونیست خود در چپ، این دیکتاتورها مستقیماً ابزار تولید را تصاحب نکردند، اما معتقد بودند که یک دولت مرکزی قوی باید اقتصاد و بقیه جامعه را اداره کند: «همه چیز در داخل دولت، هیچ چیز خارج از دولت، هیچ چیز علیه دولت»، به قول موسولینی.
اصول و سیاست های موسولینی به طور گسترده توسط مترقیان در دهه 1920 آمریکا مورد تحسین و تقلید قرار گرفت، و فلسفه زیربنایی – جامعه ای که توسط “متخصصان” برنامه ریزی و تنظیم می شود – همچنان در میان مترقیان امروزی مشترک است، همانطور که جونا گلدبرگ در کتاب 2008 خود نشان داده است. فاشیسم لیبرال اما پس از وحشت هولوکاست، مترقیان با طبقهبندی مجدد فاشیسم به عنوان یک جنبش راستگرا، تاریخ را بازنویسی کردند. از آن زمان، از زمان رونالد ریگان، آنها از این اصطلاح علیه همه نامزدهای ریاست جمهوری جمهوری خواه استفاده کرده اند – از جمله، البته، دونالد ترامپ.
درست است که ترامپ اغلب مانند یک اقتدارگرا به نظر می رسد، به خصوص زمانی که رسانه های قدیمی به اشتباه نقل قول می کنند (مانند اتهامات نادرست اخیر مبنی بر اینکه او قول داده بود ارتش را به دشمنان سیاسی خود شلیک کند). دموکرات ها از اظهارات او در جریان مبارزات انتخاباتی 2016 درباره زندانی کردن هیلاری کلینتون وحشت داشتند، اما وزارت دادگستری او (برخلاف جو بایدن) در واقع تلاشی برای زندانی کردن مخالف سیاسی او نداشت. کارنامه او در مورد استبداد چگونه با لفاظی های او مقایسه می شود – و چگونه با کارنامه کامالا هریس مقایسه می شود؟
…..
بزرگترین تصاحب قدرت ترامپ در طول همه گیری همه گیر رخ داد، که شاهد اعمال مستبدانه ترین اقدامات در تاریخ آمریکا بود. محدودیتهای بیسابقه در آزادی شخصی، آسیبهای اجتماعی و اقتصادی عظیمی به بار آورد. از نظر فنی، تعطیلی و اکثر محدودیتهای دیگر در سال 2020 کار فرمانداران ایالت بود، نه ترامپ، اما فرمانداران به فشارهای دولت او پاسخ دادند. اگرچه خود ترامپ به زودی خواستار پایان قرنطینه و بازگشایی مدارس شد، دبورا بیرکز و آنتونی فائوچی، مقامات کاخ سفید که بر سیاستهای کووید او نظارت میکردند، به فشار موفقیتآمیز فرمانداران برای تمدید محدودیتها ادامه دادند. ترامپ حواسش به مشورت با دانشمندان منتقد محدودیتها بود – به ویژه اسکات اطلس از مؤسسه هوور، تنها مخالف گروه ویژه ویروس کرونا در کاخ سفید، که به او توصیه کرد بیرکز و فائوچی را لغو کند. اما ترامپ و تیم سیاسی او از انجام چنین اقدامی در سال انتخاباتی هراس داشتند.
اطلس و دیگران (از جمله پروژه 2025 بنیاد هریتیج) از رئیس جمهور بعدی خواسته اند تا اصلاحات گسترده ای را در بوروکراسی بهداشت فدرال انجام دهد تا از تکرار اشتباهات فاجعه بار آن در طول همه گیری بعدی جلوگیری کند. اطلس میگوید مطمئن است که ترامپ اشتباهاتش را میپذیرد و مشتاق اصلاحات است. اما هریس اصلاح طلبی بعید به نظر می رسد. او و بایدن همچنان اصرار دارند که محدودیت های همه گیر ضروری است.
جاکوب سالوم درست میگوید: «منتقدان ترامپ با دروغگویی درباره چیزهایی که گفته میشود او گفته است، به تضعیف پروندهشان ادامه میدهند.»
جولیت سلگرن و ساموئل گرگ درباره سیاست صنعتی و امنیت ملی بحث می کنند.
اریک مک با کالب براون، فارغ التحصیل GMU Econ بحث می کند آنارشی، دولت و اتوپیا.