آرنولد کلینگ میداند که اکثر مشاغل تولیدی از آن دست که افرادی مانند اورن کاس و دونالد ترامپ در حال از دست دادن آن هستند، مشاغلی هستند که امروزه تعداد کمی از آمریکاییها میخواهند آن را انجام دهند.
وال استریت ژورنال مقاله نویس ویلیام مک گورن در مورد “دین دموکرات ها” فکر می کند. قطعه:
در سال 1985 میانه روها به رهبری آل فروم از شورای رهبری دموکرات، حزب را با موفقیت به سمتی معتدل تر سوق دادند که در سال 1992 با انتخاب رئیس آن، بیل کلینتون، به عنوان رئیس جمهور به اوج رسید. اما این بار، تطابق بیشتر حزب دموکرات با ارزشها و آرمانهای آمریکاییهای معمولی به چیزی بیش از تغییر سیاستهای مالیاتی یا تجدیدنظر در مطلقگرایی آن در مورد سوختهای فسیلی نیاز دارد. آنچه امروز سانتریست های دموکراتیک با آن روبرو هستند، مذهب است.
دین نامیدن یک دیدگاه معمولاً به این معنی است که فراتر از بحث یا عقل است. تعصب چپ گاهی اوقات می تواند به این شکل باشد – تمام آن ویدیوها را از ذوب شدن رأی دهندگان هریس پس از نتیجه انتخابات ببینید. اما راه بهتری برای نگریستن به دموکرات ها و مذهب به مثابه دیدگاهی گسترده تر است که جهان را برای طرفدارانش معنا می کند.
در سنت قدیمی اصلاحطلبان میانهرو، وبلاگنویس لیبرال مت ایگلسیاس اخیراً 9 اصل را برای «دموکراتهای عقل سلیم» برای بازسازی یک ائتلاف پیروز در توییتر منتشر کرد. آنها از درک اهمیت “رشد اقتصادی پایدار” و تلقی با تغییرات آب و هوایی به عنوان “واقعیتی که باید مدیریت شود، نه مرز سختی که باید از آن تبعیت کرد” تا تشخیص اینکه “جنس بیولوژیکی یک ساختار اجتماعی نیست” متغیر است.
همه معقول هستند – و بعید است که همه باقی بمانند. اصلاحات پیشنهادی با جهان بینی ای که بر بخش های با نفوذ نخبگان آمریکایی و حزب دموکرات تسلط قدرتمندی دارد، در تضاد است. حتی دموکرات ها و نهادهایی که این عقیده را قبول ندارند، اغلب گروگان آن شده اند، از جمله بسیاری از کلیساها.
مایک مانگر در مورد کتاب جدید یووال هراری، Nexus. قطعه:
اگر آن نوع کتاب را دوست دارید – فکر کردم خردمندان اولین باری که آن را خواندم عالی بود، اما بعد از اینکه آن را به یک کلاس اختصاص دادم و با دقت خواندم، خیلی کمتر از آن خوشم آمد – سپس Nexus شاید ارزش یک نگاه را داشته باشد اما به نظر میرسد اخیراً روندی در کتابهای غیرداستانی وجود دارد و از «تاریخ» استفاده میکند تا پروژه ایدئولوژیک مورد علاقه نویسنده را تأیید کند و در عین حال کتابهای زیادی را بفروشد زیرا این پایاننامه شگفتانگیز است. جنایات فاحشی در این ژانر وجود دارد: نانسی مک لین ادعای جیمز بوکانن (بدون بحث) مبنی بر اینکه قانون اساسی باید دامنه دموکراسی را محدود کند را پذیرفت و یک سناریوی شرور باند ایجاد کرد که در آن انتخاب عمومی طرحی برای تسلط بر جهان بود. متیو دزموند کتابی پرفروش نوشت که بسیار نزدیک به ادعای این است که فقر در ایالات متحده به این دلیل اتفاق می افتد که نخبگان فقر را دوست دارند و این واقعیت را نادیده می گیرند که فقر در ایالات متحده کمتر از هر جای دیگر روی زمین و کمتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشریت است.
جورج ویل درست می گوید:
دونالد ترامپ که انتخابش بیشتر به دلیل تورم بود، شرکت کرد امیدوار کننده برای افزایش هزینه های زندگی کلمه مورد علاقه او (“آزادی”؟ “عدالت”؟ احمق نباشید) “تعرفه” و نقطه تعرفه ها افزایش قیمت کالاهای تولید داخل از طریق سرکوب رقابت با کالاهای خارجی است. (حقیقت: کشورهای محافظ بنادر خود را محاصره می کنند.)
جرج لیف کتابی را در مورد چگونگی «نخبگان علمی امروزی در حال خنثی کردن قرنها پیشرفت» مرور میکند. دو برش:
پروفسور جان الیس سالهاست که از منتقدان سیستم آموزش عالی ما بوده است. کتاب او فروپاشی آموزش عالی (که در اینجا مرور کردم) به طرز ماهرانه ای گرایش های انحرافی را کالبدشکافی می کند (و هنوز هم هستند) کالج ها و دانشگاه های ما ارزش آموزشی بسیار کمتری را با هزینه بسیار بالاتر ارائه می دهند. آخرین کتاب او، تاریخچه مختصری از روابط بین ملت هااین اساساً مربوط به آموزش عالی نیست، اما خوانندگان مرکز مارتین آن را مهم می دانند زیرا الیس نخبگان دانشگاهی ما را به خاطر نقش آنها در خنثی کردن قرن ها پیشرفت و بازگرداندن بشریت به زندگی قبیله ای متهم می کند.
…..
الیس همچنین تجارت بین المللی را به عنوان کمک به گسترش آن اعتبار می داند ما یک ملت هستیم فلسفه با رشد تجارت، مردم به فرهنگ کسانی که با آنها تجارت می کردند علاقه مند شدند. علاوه بر این، ارزش اقتصادی تجارت حداقل به همان اندازه که زندگی اروپایی ها را بهبود بخشید، به بهبود زندگی مردم خارجی کمک کرد. از جمله، برق و طب مدرن زندگی مردم آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی را بسیار بهبود بخشید.
با این همه، آیا نباید انتظار هماهنگی و رفاه روزافزون در سراسر جهان را داشته باشیم؟ الیس بدبین است زیرا روشنفکران امروزی به طور معمول به پایه های هماهنگی و رفاه حمله می کنند. آنها راه را برای احیای روح قبیله ای هموار می کنند.
جک نیکاسترو به طور قابلتوجهی تحت تأثیر حکم دادگاه مبنی بر جلوگیری از ادغام جت بلو و امریکن ایرلاینز قرار نگرفته است.