یانیس واروفاکیس هم در عمل و هم در تئوری اشتباه می کند


بدون اجاق گاز معمولا مطالب خوبی ارسال می کند اما این قطعه واروفاکیس یک شوخی است.

ویرایشگر، بدون اجاق گاز

ویرایشگر:

یانیس واروفاکیس حق دارد که نسبت به تعرفه های پیشنهادی ترامپ بدبین باشد، اما واروفاکیس تقریباً در مورد هر چیز دیگری در مقاله خود اشتباه می کند (“آیا تعرفه های دونالد ترامپ می تواند آمریکا را اصلاح کند؟ ابتدا او باید سرمایه گذاران را کنار بگذارد”، 12 نوامبر). در اینجا دو نمونه آورده شده است.

اولا، برخلاف ادعای واروفاکیس، این که بسیاری از آمریکایی ها در فقر شدید یا نزدیک به آن زندگی می کنند درست نیست – اینکه آنها «به سختی می توانند یک خانه یا حتی مایحتاج اولیه را تهیه کنند». خط فقر رسمی آمریکا خط فقر یکی از ثروتمندترین کشورهای تاریخ است، بنابراین حتی اگر درصد زیادی از آمریکایی‌های امروزی نزدیک یا زیر آن آستانه باشند، این آمریکایی‌ها در مقایسه با تقریباً همه انسان‌ها (از جمله آمریکایی‌ها) که قبلاً زندگی می‌کردند، ثروتمند هستند. و به بسیاری از مردم امروز خارج از آمریکا که درآمدشان آنها را بسیار بالاتر از خط فقر رسمی در کشورهایشان قرار می دهد.

اساساً، بسیاری از ارقام رسمی مورد استفاده برای ساختن این داستان که اکثر آمریکایی‌ها به مدت نیم قرن از رکود اقتصادی رنج برده‌اند، عمیقاً ناقص هستند. برای روشن شدن حقایق، من از خوانندگان شما – و واروفاکیس – می‌خواهم که از آثار فیل گرام، رابرت اکلوند، و جان ارلی، مایکل استرین، و اسکات وینشیپ و جرمی هورپدال، در میان دیگران، مشورت کنند.

دوم – همانطور که این نمودار نشان می دهد – تولید ناخالص داخلی آمریکا به ازای هر ساعت کار بالاتر از آلمان و ژاپن است، که شواهد قوی علیه ادعای واروفاکیس است مبنی بر اینکه با شروع دهه 1960 و 1970، بهره وری کارخانه های آمریکا از آلمان و ژاپن عقب تر بود و باعث شد ایالات متحده آمریکا تراز تجاری به قرمز سقوط می کند. و نه تنها کارگران آمریکایی نسبت به کارگران آلمان و ژاپن در هر ساعت خروجی بیشتری تولید می‌کنند، بلکه آمریکایی‌ها ساعت‌های بیشتری نسبت به آلمانی‌ها و ژاپنی‌ها کار می‌کنند. شما مجبور به واردات هستید پوچ است.

در واقع، نزدیک به نیم قرن کسری تجاری سالانه آمریکا که به دلیل بهره وری پایین ایالات متحده ایجاد نمی شود، عمدتاً نتیجه بالا بهره وری در ایالات متحده به هر حال، سرمایه به جایی می رود که بالاترین بازده را دارد و بازده در کشورهای با بهره وری بالا بیشتر از کشورهای با بهره وری پایین است. علاوه بر این، این جریان‌های سرمایه‌گذاری – که مصنوع حسابداری به نام «کسری تجاری» را ایجاد می‌کند – با تجهیز کارگران آمریکایی به ابزارهای بیشتر و بهتر برای کار، تضمین می‌کند که بهره‌وری اقتصاد آمریکا بالاتر از آن چیزی است که در غیر این صورت بود.

با احترام
دونالد جی. بودرو
استاد اقتصاد
و
کرسی مارتا و نلسون گچل برای مطالعه سرمایه داری بازار آزاد در مرکز مرکاتوس
دانشگاه جورج میسون
Fairfax, VA 22030

* مارتین نیل بیلی، بری پی. باسورث و سیدی دوشی، “درس هایی از مقایسه بهره وری از آلمان، ژاپن و ایالات متحده” نظارت بر عملکرد بین المللی 38 (بهار 2020): 81-103. گرافیک لینک شده در صفحه 86 است.



دیدگاهتان را بنویسید