چند لینک – کافه هایک


Pluralus روشن می کند که چه کسی مقصر اکثر کشته های غیرنظامی در غزه در جریان اقدام اسرائیل در هفته گذشته برای آزادی چهار گروگان است: حماس. آهنگ (HT David Henderson):

این حماس بود که به آتش سوزی در یک منطقه غیرنظامی تبدیل شد. به گزارش واشنگتن پست، گروگان‌ها قبلاً در یک خودرو یا ون بودند که رانده شده بودند.

جف هومل توضیح می دهد که “برنامه های الکساندر همیلتون باعث ایجاد کارتل هایی می شود که در درجه اول به ضرر رقبای کوچک به نفع ثروتمندان است.”

در اینجا ویدئویی از شهادت اسکات لینچیکامب در مورد سیاست صنعتی در هفته گذشته قبل از کنگره است.

جان تیرنی «سندرم مارس آف دایمز» را توصیف می کند. سه برش:

در بهار 1979، چند هفته پس از ذوب نسبی یک رآکتور هسته‌ای در جزیره تری مایل پنسیلوانیا، بیش از 65000 نفر با شعار «نه هسته‌ای، نه هسته‌ای» در خارج از ساختمان کنگره راهپیمایی کردند. به عنوان یک خبرنگار جوان در ستاره واشنگتن من با سازمان دهندگان راهپیمایی ها مصاحبه کردم و متوجه شدم که آنها قبلاً اعتراضات علیه جنگ ویتنام را سازماندهی کرده بودند. این برای من کنجکاو شد: چگونه آنها ناگهان اینقدر پرشور و آگاه در مورد انرژی هسته ای شدند؟

بعداً فهمیدم که اصطلاحی برای این پدیده وجود دارد – سندرم مارس آف دایمز – و این روند بر بسیاری از جنبش‌های دیگر نیز تأثیر می‌گذارد. چرا کمپین حقوق بشر در سال گذشته برای افراد دگرباش جنسی «وضعیت اضطراری ملی» اعلام کرد؟ چرا انتخاب اولین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا با جنبش زندگی سیاه پوستان مهم است؟ چرا گزارش‌های مربوط به «گروه‌های نفرت‌انگیز» در همان دهه‌هایی که تعصب نژادی به شدت کاهش یافته، افزایش یافته است؟ چرا در طول کاهش طولانی و شدید موارد تجاوز جنسی در آمریکا، دانشمندان، مقامات فدرال و جنبش #MeToo یک “اپیدمی تجاوز جنسی” جدید کشف کردند؟

همه این بحران‌های فرضی نمونه‌هایی از سندرم مارس آف دایمز هستند که به نام سازمانی است که در دهه 1930 برای مبارزه با فلج اطفال تأسیس شد. این افزایش به بودجه واکسن هایی کمک کرد که در نهایت به اپیدمی فلج اطفال پایان دادند، اما نه سازمانی که پس از ریشه کن شدن فلج اطفال ماموریت خود را برای جلوگیری از نقایص مادرزادی تغییر داد. رهبران آن گروه خود را با یافتن یک دلیل جدید حفظ کردند، درست همانطور که فعالان ضد جنگ پس از دستیابی به هدف خود برای پایان دادن به جنگ ویتنام انجام دادند. حادثه Three Mile Island فرصت‌های جدید جمع‌آوری کمک مالی و بستر جدیدی را برای جانبازان جنبش ضدجنگ مانند جین فوندا و همسرش تام هیدن، که هر دو در این اولین تجمع ضد هسته‌ای برای جمعیت سخنرانی کردند، ارائه کرد.

برای فعالان شغلی، موفقیت یک تهدید است. آنها هرگز نمی توانند اعلام کنند که ماموریت انجام شده است.

…..

فعالان حقوق مدنی به موفقیت‌های بزرگ جنبش خود با تعیین اهداف جدید که مستقیماً با مأموریت اصلی یکپارچگی و «برابری کامل در برابر قانون» در تضاد بود، پاسخ دادند، همانطور که منشور NAACP در سال 1911 پس از تصویب قانون حقوق مدنی در سال 1964 بیان کرد قانون حقوق رای 1965، رهبران سیاهپوست از خواستار برابری به خواستار رفتار ویژه تبدیل شدند. در سال 1966، جسی جکسون و مارتین لوتر کینگ عملیات سبد نان را راه‌اندازی کردند، یک کمپین بایکوت علیه شرکت‌هایی که نتوانستند سهمیه استخدام سیاه‌پوستان را برآورده کنند. NAACP، که مأموریت اصلی آن فراهم کردن سیاهان با «شغل بر اساس توانایی‌هایشان» بود، برای برنامه‌های اقدام مثبتی که تشکیل‌دهنده‌های خود آن را تحقیر می‌کردند، جنگید، همانطور که ژن داتل در حسابرسی با نژاد نقل می‌کند. بایار راستین، که در سال 1963 راهپیمایی تاریخی در واشنگتن را سازماندهی کرد، از اولویت های جدید جنبش انتقاد کرد و به یک نظرسنجی در سال 1969 اشاره کرد که نشان داد اکثریت قریب به اتفاق سیاهان – همانطور که او آنها را “سیاهان مغرور” توصیف می کند – اقدام مثبت در استخدام یا پذیرش در دانشگاه را رد می کنند. به عنوان جبران بی عدالتی های گذشته راستین همچنین از ایجاد کرسی‌های دپارتمان سیاه‌پوست توسط فعالان دانشگاه انتقاد کرد و به درستی پیش‌بینی کرد که این روند منجر به انتخاب اعضای هیئت علمی «نژاد، خلوص ایدئولوژیک، و تعهد سیاسی – نه شایستگی علمی» می‌شود.

…..

سندرم مارچ دایمز یک مصیبت اجتماعی باستانی است که امروزه به ویژه خطرناک است و قرار است بدتر شود. پادشاهان، ژنرال ها و کاهنان اعظم همیشه سعی کرده اند با اعلام جنگ های صلیبی جدید قدرت خود را حفظ کنند – دشمنان جدید برای غلبه، گناهان جدید برای ریشه کن کردن. اما به دلیل پدیده دیگری به نام قانون اسپنسر که به نام هربرت اسپنسر جامعه شناس ویکتوریایی، که تناقضی را در جنبش های اصلاحی زمان خود برای مبارزه با فقر، گرسنگی، کار کودکان، بی سوادی و بی سوادی مشاهده کرد، برای رهبران آسان تر می شود که مردم را متحد کنند. اعتیاد به الکل .

این مشکلات در اواخر قرن هجدهم در بریتانیا گسترده بود. سپس، زمانی که انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم درآمد را افزایش داد، طبقه کارگر شاهد بهبودی چشمگیر در رژیم غذایی و شرایط زندگی خود بودند. در اواسط قرن، بیشتر بریتانیایی ها باسواد بودند، زیرا بچه ها به جای اینکه سر کار گذاشته شوند، به مدرسه می رفتند. مصرف الکل به طرز چشمگیری کاهش یافت. اما تا اواخر قرن نوزدهم، پس از پیشرفت های بسیار، اصلاح طلبان با کمپین هایی برای کمک به نیازمندان، اجرای آموزش همگانی و تصویب قوانین اعتدال توجه عمومی را به خود جلب کردند. اسپنسر در سال 1891 نوشت: «هرچه اوضاع بیشتر شود، فریادهای بدشان بلندتر می‌شود».

قانون اسپنسر توسط استیون دیویس از موسسه امور اقتصادی بازنویسی شده است: “درجه نگرانی و اضطراب عمومی در مورد یک مشکل یا پدیده اجتماعی برعکس با شیوع واقعی یا واقعی آن متفاوت است.”

مجله ی وال استریت مری آناستازیا اوگریدی، ستون نویس، که از بوئنوس آیرس می نویسد، به بیان واقع گرایی در مورد چشم انداز اصلاحات بازار خاویر میلی در آرژانتین ادامه می دهد. دو برش:

هنگامی که آقای میلی در دسامبر به قدرت رسید، بازارهای اینجا شاد شدند. اما اینکه آیا همه چیز واقعاً متفاوت است یا نه، یک سوال باز است – و نه فقط به این دلیل که پرونیسم و ​​متحدانش یک اپوزیسیون قدرتمند باقی می مانند. همچنین تردیدهایی وجود دارد زیرا دولت می گوید باید قبل از لغو کنترل سرمایه و ارز، تعادل مالی ایجاد کند، تورم را شکست دهد و بدهی های کوتاه مدت بانک ها را پاک کند.

توالی در اقتصاد اهمیت دارد و مشکل انجام کارها به این ترتیب این است که تقریباً تضمین می کند که جریان سرمایه و اقتصاد به توقف ادامه می دهد. قبل از اینکه سرمایه گذاران پولی را در این کشور بگذارند، به تضمین هایی نیاز دارند که بتوانند دوباره آن را خارج کنند. به علاوه، چه کسی می خواهد آرژانتین را با نرخ ارز رسمی بیش از حد ارزش گذاری شده بخرد؟ برعکس، دلاری‌شدن – حذف پزو – و حذف همه کنترل‌ها، اطلاعات مهم قیمت را آشکار می‌کند، به بازارها اجازه می‌دهد تا پاک شوند و اعتماد را شوک می‌دهند.

یک خطای استراتژیک مرتبط اما شاید بزرگتر آقای میلای تصمیم او برای به تاخیر انداختن دلاری شدن تا زمانی که آسمان پولی و مالی بدون ابر باشد، است.

…..

همه چیز خوب است به جز یک چیز: هر کاری که آقای میلی انجام می دهد می تواند توسط رئیس جمهور بعدی لغو شود، از جمله تعادل مالی و ثبات قیمت. اگر او می‌خواهد آرژانتین را به مقصدی پررونق برای سرمایه تبدیل کند، با تعطیل کردن بانک مرکزی و انجام کاری که سیاستمداران نمی‌توانند از آن فرار کنند، دولت آرژانتین را در تنگنا قرار خواهد داد.

مجله ی وال استریت آلیسیا فینلی، مقاله نویس، ترامپ در مقابل بایدن را به عنوان “یک قمار اقتصادی در هر صورت” توصیف کرد. قطعه:

با وعده آقای ترامپ مبنی بر اخراج دسته جمعی مهاجران غیرقانونی شروع کنید که باعث کاهش عرضه کارگران به خصوص در صنایعی مانند ساخت و ساز و کشاورزی می شود. کمبود کارگر باعث افزایش دستمزدها و قیمت ها می شود. همچنین ممکن است در دسترس بودن برخی کالاها و خدمات را کاهش دهد که همین اثر را خواهد داشت.

واشنگتن پست مگان مک آردل، ستون نویس، عاقلانه در مورد نقش قیمت ها می نویسد. قطعه:

طرفداران فردریش هایک می دانند که قیمت چیز فوق العاده ای است. هایک در مقاله 1945 خود با عنوان کاربردهای دانش در جامعه از ما می خواهد تصور کنیم که به دلایلی قلع کمیاب شده است. در زمان کمتری از زمان تشکیل کمیته ای برای بررسی کمبود، دست نامرئی بازار آن را برطرف می کند. همانطور که قلع کمیاب تر می شود، مصرف کنندگانی که نیاز مبرم به فلز دارند، قیمت را بالا می برند و سیگنالی قوی به همه مصرف کنندگان قلع می فرستند: صرفه جویی کنید! به طور جادویی، تامین کنندگان در سراسر جهان به دنبال این هستند که ببینند آیا می توانند بیشتر با قیمت های بالاتر عرضه کنند، در حالی که فرآیندها برای استفاده کمتر از فلز گرانبها تنظیم می شوند و برخی از محصولات کم حاشیه به طور کامل کنار گذاشته می شوند و قلع را آزاد می کنند. استفاده با ارزش بالاتر

اما همانطور که هر کسی که اخیراً برای خرید مواد غذایی خرید کرده است، می تواند تأیید کند، قیمت ها نیز می توانند چیزهای تلخی باشند. یکی از پیام های بسیاری که آنها می رسانند این است که “شما نمی توانید این هزینه را بپردازید”. و به طرز دیوانه کننده ای، ناراضی ترین ها در میان ما اغلب این پیام را می شنوند. تقصیر واقعاً در قیمت ها نیست. این واقعیت کمبود در دنیایی با منابع محدود و خواسته های نامحدود است. اما این تسلی کوچکی است، بنابراین ما در مورد “گران شدن قیمت ها” یا “تورم طمع” غر می زنیم و سپس از قانونگذاران خود می خواهیم. کاری بکنید.



دیدگاهتان را بنویسید