دومینیک پینو، فارغ التحصیل GMU Econ، در پاسخ به یک گزارش ساده اقتصادی در یک سیاستمدارتوضیح می دهد که چه چیزی نباید – اما، افسوس، آنچه را که به شدت انجام می دهد – نیاز به توضیح دارد: “وجود مزایای متمرکز هزینه های پراکنده را توجیه نمی کند.”
در اینجا از «مدلهای اقتصادی سنتی»، به معنای اقتصاد خام واقعی است، برخلاف تفکر جادویی که در آن ما میتوانیم از طریق قیمتهای بالاتر، از راه رفاه خود مالیات بگیریم. و این درست نیست که اقتصاد واقعی می آموزد که «تعرفه ها هرگز نمی توانند تولید داخلی را تحریک کنند».
تحلیل اقتصادی تعرفه ها اغلب نشان می دهد که آنها تولید داخلی برخی کالاها را افزایش می دهند. (اگر می خواهید جزئیات را بخوانید، برخی از مطالعات اقتصادی اخیر را در این پست فهرست کرده ام.) در واقع، او انتظار دارد که انجام دهند.
تعرفه مالیات بر کالاهای وارداتی است. اگر از چیزی مالیات بگیرید، کمتر از آن دریافت خواهید کرد. تعرفه ها واردات کالاهایی را که آنها مالیات می دهند کاهش می دهد. این باعث کاهش عرضه کل و افزایش قیمت می شود. قیمت بالاتر به تولیدکنندگان داخلی آن کالا می گوید که بیشتر تولید کنند. بنابراین، تئوری اقتصادی می آموزد که تعرفه ها تولید داخلی کالاهایی را که برای آنها اعمال می شود افزایش می دهد.
این توضیحی است از آنچه که در هنگام اعمال تعرفه ها اتفاق می افتد. برای قضاوت در مورد اینکه آیا آنها ایده خوبی هستند، باید بپرسیم: به چه قیمتی؟ و اینجاست که تحلیل های اقتصادی به طور مداوم کمبود تعرفه ها را پیدا می کند.
جان کاکرین اظهارات اخیر دارون آچم اوغلو، برنده نوبل اقتصاد را که به تازگی برنده شده است، به عنوان «تقطیر بیهوده» توصیف کرد. قطعه:
بهره وری دقیقاً همان چیزی است که تمام نوآوری های سود محور به آن دست می یابند. اما چگونه “ما” بهره وری را افزایش می دهیم در حالی که “دلسرد می کنیم”.[ing] اتوماسیون؟» «حمایت از دموکراسی؟» همان «ما» که تلاشهای خصوصی، سرمایهگذاری خصوصی و مالکیت خصوصی دیگران را به سمت «دموکراسی» هدایت میکنیم، ضد دموکراتیکترین دیدگاهی است که میتوانم تصور کنم. آیا کسی باید فناوری را «راهنمایی کند». برای تشویق خلاقیت و نوآوری؟
ابزار دولت نظارتی، قانون و دولت سیاست صنعتی است. دو مورد اول فقط می توانند فعالیت را غیرفعال کنند، مجموعه انتخاب را کاهش دهند. سوم ممکن است یارانه بدهد، اما در عمل در خدمت حفظ وضعیت موجود و اهداف سیاسی است.
فیونا هریگان به درستی تصمیمات ترامپ در مورد مهاجرت را “وحشتناک” توصیف می کند.
را وال استریت ژورنالهیئت تحریریه هشدار می دهد که تلاش برای انتصاب مت گوتز به عنوان دادستان کل از طریق یک قرار مرخصی، قانون اساسی را نقض می کند. قطعه:
این ایده خلاف قانون اساسی است و یکی از کنترلهای اساسی قدرت را که بنیانگذاران در سیستم حکومتی آمریکا ایجاد کردهاند، حذف میکند. اگر آقای ترامپ از این کار کنار بیاید، دموکرات بعدی که برنده دفتر بیضی شکل می شود، از نامزدهای چپ گرا می گذرد. به هر کسی که ریاست جمهوری را برعهده داشته باشد، قدرت یکجانبه برای انتصاب گیک ها و دوستانش در مناصب با اقتدار عظیم داده می شود. یا شاید تلاش آقای ترامپ برای از بین بردن نقش قانون اساسی سنا به دیوان عالی برسد.
در عصر جامبو جت ها و تلفن های همراه، همانطور که غول قضایی آنتونین اسکالیا یک بار گفته بود، هدف اصلی از قرارهای تعطیلات یک “نابهنگاری” است.
وال استریت ژورنال کیمبرلی استراسل، ستون نویس، در مورد نامزدی گوتز توسط ترامپ نوشت: «رئیس جمهور منتخب با نامزدی او برای دادستانی کل، از مرزهایی عبور می کند که شجاعت را از بی پروایی جدا می کند.»
بنابراین شاید زمان زیادی بود که آقای گوتز در انتخاب آقای ترامپ برای دادستان کل طرف اشتباه قرار گرفت. تعداد کمی از مشاغل در واشنگتن فشار بیشتری نسبت به بازنگری در وزارت دادگستری سیاسی شده دارند – همانطور که آقای ترامپ بهتر از بسیاری می داند. بنابراین تصمیم برای انتخاب یک وزن پر خودخوانده که 98 درصد از همکارانش از او خوششان نمی آید و بکسل تنه بخار اسکلتی واقعا احمقانه است. این همان انتخابی است که حتی حامیان واقعی را نیز متعجب می کند که چقدر راحت آقای ترامپ توسط رعد و برق توییتر مورد استفاده قرار می گیرد.
او همچنین از نامزدی گتز انتقاد می کند دلیلیعقوب سالم.
مارک جیمیسون به ترامپ توصیه می کند که «جنگ اشتباه بایدن علیه تجارت بزرگ را کنار بگذارد».
کریس فرایمن در مورد به اصطلاح “افزایش قیمت ها” به طور دقیق می نویسد.