همکار من برایان کاپلان همیشه بصیر است. دو برش:
از نظر من، هر انتخابی یک فاجعه است. دو قبیله متکبرانه غیرمنطقی که در پشت دو عوام فریبی خودتبریکآمیز گرد هم میآیند، انگار که رجعت دوم هستند. گوش دادن به سخنان هر نامزد “جدی” شکنجه است. مانند نشستن در سخنرانی های دانش آموزان کلاس است که می دانید یکی از آن دانش آموزان بر اساس سخنان ناراضی آنها به قدرتمندترین مرد روی زمین تبدیل می شود. چه سیستم افتضاحی
شما می توانید از صبح تا غروب به من بگویید “یکی از این نامزدها باید شیطان کوچکتر باشد”. اما من نمی توانم از فکر کردن خودداری کنم، “همه شما باعث می شوید که گوشت من بخزد – و اگر شما هم همین احساس را ندارید، مشکلی در شما وجود دارد.”
…..
من، برعکس، سیاستمداران و رأی دهندگان را به یک استاندارد بسیار معقول می دانم: تا زمانی که نتوانید به طور معتبر نشان دهید که با وجود تمام مزایای بازار آزاد، می دانید چگونه بهتر عمل کنید، اقدام دولت را توصیه نکنید.
برایان آلبرشت روشن می کند که «اقتصاد هنوز برای سیاست مهم است».
یووال لوین، می نویسد در بررسی ملیعاقلانه به سنای ایالات متحده توصیه می کند که مسئولانه عمل کند و نامزدهای مت گوتز و RFK جونیور را رد کند. قطعه:
رابرت اف کندی جونیور یک توطئه گر هذیانی است که به طرز خطرناکی کنترل واقعیت را دارد. شاید این او را به یک معاون ایدهآل برای دونالد ترامپ تبدیل کند، اما این موضوعی نیست که در سنا مطرح شود. سوالی که در سنا مطرح می شود این است که آیا او باید وزارت بهداشت و خدمات انسانی را رهبری کند یا خیر، و پاسخ – حتی پس از اجازه دادن برخی احترام به ترجیحات رئیس جمهور – این است که او به وضوح نباید این کار را انجام دهد.
آمیتی شلیز “پیامدهای اقتصادی پوپولیسم” را توضیح می دهد. قطعه:
رابرت هیگز، مورخ، تز مفیدی برای توضیح این دهه از دست رفته ارائه کرده است [of the 1930s]: “عدم قطعیت رژیم”، این ایده که یک دولت متجاوز و متجاوز می تواند تجارت را وحشت زده و آن را کند کند. بنجامین اندرسون، اقتصاددان ارشد چیس بانک، همین موضوع را در کتابی در سال 1945 مطرح کرد. اقتصاد و رفاه عمومی. اندرسون خاطرنشان کرد، در حالی که سیاستهای فردی که در دوران رکود بزرگ اعلام شد ممکن است متفاوت باشد، یک موضوع مشترک وجود داشت: تکبر مقامات. اندرسون در پایان بخش خود درباره رکود بزرگ نتیجه گیری کرد: «فصل های قبلی، رکود بزرگ 1930-1939 را به عنوان نتیجه تلاش های دولت ها و به ویژه دولت ایالات متحده برای تظاهر به خدا بودن توضیح می دهد. اندرسون خاطرنشان کرد، زمانی که ایفای نقش خدا شکست خورد، دولت ما تصمیم گرفته بود که “به دور از کناره گیری از نقش خدا”، “باید خدا را با قدرت بیشتری بازی کند.”
هیئت تحریریه وال استریت ژورنال به درستی به شدت از مستبد (خوشبختانه احمق) که شهردار فعلی شیکاگو است انتقاد می کند. قطعه:
شهردار براندون جانسون شهر خود را در یک مسیر مترقی کامیکازه هدایت می کند، و نخبگان سیاسی دموکرات شیکاگو ممکن است از این تماشایی خسته شده باشند.
روز پنجشنبه شورای شهر در جلسه فوق العاده ای برای جلوگیری از طرح شهردار برای استفاده از افزایش 300 میلیون دلاری مالیات بر دارایی برای تعادل بودجه شهر تشکیل جلسه داد. رای به اتفاق آرا، 50-0 بود، پس آیا آقای جانسون هنوز پیام را دریافت کرده است؟
سی جارت دیترل نیز به درستی از شهردار فعلی شیکاگو انتقاد می کند.
جولیت سلگرن با سارا اسکوایر درباره غم و اندوه و آدام اسمیت صحبت می کند.
هارولد بلک به فکر تخلیه باتلاق است.
بیل شوگارت درباره «چرا نظرسنجی ها انتخابات 2024 را از دست دادند» تحقیق می کند
تام کلاورتی وضعیت کنونی اقتصاد بریتانیا و طرز فکر و سیاستهایی را که باعث این وضعیت تاسفبار میشود، محکوم میکند. قطعه:
با این حال، چیزی که واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد، تضاد بین اصرار صدراعظم بود که «آزمون کلیدی مقررات این است که آیا اقتصاد ما را پویاتر و رقابتیتر میکند یا خیر» و چیز دیگری که در آن روز دیدم – موضوع توئیتر پل گودمن در مورد لایحه حکمرانی فوتبال به مجلس راه می یابد.
در اینجا شما یک صنعت غیرقابل انکار پویا و رقابتی دارید – شاید تنها منطقه ای که انگلستان واقعاً در جهان پیشرو است. و دولت چه می کند؟ این یک رگولاتور کاملاً غیر ضروری و کاملاً نادرست ایجاد می کند تا مجوزهای عملیاتی را صادر کند، تقسیم درآمد را تعیین کند، نیاز به مشاوره در مورد کرایه ها و اجرای طرح های تنوع، برابری و گنجاندن داشته باشد. (فراموش نکنیم که محافظه کاران آن را شروع کردند.)
جی بهاتاچاریا گزینه خوبی برای ریاست NIH خواهد بود