چند لینک – کافه هایک


ساموئل گرگ توصیه هایی در مورد “راه اندازی مجدد لیبرالیسم بازار در عصر پوپولیستی” دارد. قطعه:

پیشرفت لیبرالیسم بازار امروز همچنین مستلزم ادغام ایده های بازار آزاد در روایت جامع تر از احیای گسترده تر آمریکا و سایر کشورهای غربی است. اما به همان اندازه که لیبرال‌های بازار این کار را انجام می‌دهند، یک تعهد وجود دارد که آنها نمی‌توانند از آن چشم پوشی کنند: این تعهد به بیان حقیقت مربوط می‌شود، هر چند شنیدن آن برای سیاستمداران و عموم مردم در کل دشوار باشد.

ویلهلم روپکه، لیبرال بازار آلمان، این مسئولیت را در مقاله ای در سال 1956 خلاصه کرد. سند یادبود برای یک اقتصاددان لیبرال دیگر، لودویگ فون میزس:

[Economics] یک مأموریت ساده اما بسیار مفیدتر دارد. در میان احساسات و منافع شخصی سیاست، باید منطق چیزها را حفظ کند، باید همه حقایق و روابط ناخوشایند را آشکار کند، باید آنها را با عدالت بی‌رحمانه در جای مناسب خود قرار دهد، باید همه حباب‌های صابون را سوراخ کند نقاب از توهم و سردرگمی را بپوشاند و باید از این گزاره که دو و دو چهار می کنند، برای تمام جهان دفاع کرد. این باید تنها علمی باشد که توهمات را ناامید می کند، ضد رؤیایی، ضد اتوپیایی و ضد ایدئولوژیک. به این ترتیب، جامعه می تواند خدمت ارزشمندی برای سرد کردن احساسات سیاسی، مبارزه با خرافات توده ای، پیچیده کردن زندگی همه عوام فریب ها، جادوگران مالی و پرستیژهای اقتصادی ارائه کند.

و دومینیک پینو آلوم GMU Econ ما را به یاد آگهی “صبح در آمریکا” ریگان می اندازد. قطعه:

تعرفه ها منبع ضعف اقتصادی هستند نه قدرت.

اغلب درباره ترامپ گفته می شود که باید او را «جدی بگیریم، نه به معنای واقعی کلمه». این یک نتیجه محتمل را نشان می دهد: او به مقدار و منابع درآمد فدرال اهمیتی نمی دهد. سخنان او فقط برای ایجاد سر و صدا (آنها) و تقویت ائتلاف انتخاباتی او (آنها خواهند شد) بود. همینطور باشد. اگرچه علم اقتصاد در مورد چگونگی پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری حرف چندانی برای گفتن ندارد، اما درباره پیامدهای سیاست های پیشنهادی رئیس جمهور چیزهای زیادی برای گفتن دارد. حتی اگر منظور ترامپ چیزی جز تحمیل یک رژیم تجاری محدودتر نباشد، هزینه های اقتصادی واقعی برای آمریکایی ها نیز ایجاد می کند. ما باید در مورد این هزینه ها صادق باشیم.

الکساندر سالتر، فارغ التحصیل GMU Econ در می نویسد روزنامه شهربه قلب مشکلات (بسیاری) پیشنهاد ناسازگار داخلی ترامپ برای جایگزینی مالیات بر درآمد با نرخ‌های بالاتر می‌پردازد.

برایان بلیز، در حال نوشتن در مجله ی وال استریت، “کلاهبرداری 20 میلیارد دلاری یارانه اوباماکر” را محکوم می کند. قطعه:

دولت بایدن اوباماکر را حتی بیش از آنچه که بود، هدر داد. تجزیه و تحلیل جدید Paragon تخمین می زند که پنج میلیون ثبت نام کننده بیش از مقداری که به طور قانونی حق دریافت آن را دارند، یارانه بیمه درمانی دریافت می کنند. میزان کمک هزینه تا حد زیادی بر اساس درآمد تعیین می شود، بنابراین اگر متقاضیان درآمد خود را نادرست معرفی کنند، کارگزاران و بیمه گران از لحاظ مالی سود می برند. دولت، به دنبال افزایش تعداد پوشش، ثبت نام را بر یکپارچگی برنامه اولویت داد. این امر باعث تشویق هزینه های تقلبی شده است که تخمین زده می شود در سال 2024 20 میلیارد دلار باشد.

شروتی راجاگوپالان، همکار من در مرکز مرکاتوس، با آن کروگر در مورد اجاره، تجارت و توسعه اقتصادی صحبت می کند.

Zach Weissmuller و Liz Wolf با Ian Vasquez درباره آرژانتین صحبت می کنند.

وینسنت ژلوسو، همکار من در اقتصاد GMU توضیح می دهد که توده های مردم تنها از طریق آزادی اقتصادی از فقر خارج می شوند. قطعه:

معمولاً هنگامی که اقدامات حمایتی از سیاست ها مورد بحث قرار می گیرد، بحث حول اقدامات بازتوزیعی مانند هزینه های بیشتر برای آموزش، تأمین پروژه های مسکن اجتماعی، گسترش نقل و انتقالات نقدی مستقیم یا حتی ایجاد موارد جدید می چرخد.

کمتر پیشنهادهایی شنیده می شود که از نقش بازارها در ایجاد مسیرهایی برای خروج از فقر مداوم صحبت می کنند. در مقاله ای که اخیراً در مجله رفتار و سازمان اقتصادیجیمز دین و من استدلال می کنیم که قدرت بازارها برای کاهش فقر عمیقا دست کم گرفته شده است. به این ترتیب، ما تمرکز را به مزایای آزادی اقتصادی – کاهش مالیات، کاهش دولت، کاهش مقررات بازار کار، و حمایت از حقوق مالکیت، تغییر می‌دهیم.

را مجله ی وال استریتهیئت تحریریه به درستی از تصمیم دیروز دیوان عالی آمریکا انتقاد می کند مور علیه ایالات متحده دو برش:

در عوض، قضات به طور محدود تصمیم گرفتند که، بر اساس سوابق دادگاه، MRT قانون اساسی است. جاستیس می نویسد: “بدون شک جدی در کنگره و دادگاه های فدرال، کنگره ممکن است سود انباشته یک شرکت را به سهامداران یا شرکای شرکت نسبت دهد و سهامداران یا شرکا را بر سهم متناسب آنها از سود انباشته شرکت مالیات دهد.” برت کاوانو جان رابرتز و سه لیبرال به او پیوستند.

به نظر می رسد رئیس و قاضی کاوانو به استدلال هایی توجه کرده اند که حکم مورز می تواند سایر مقررات مالیاتی را در خطر قانونی قرار دهد. اما این نظر در را برای مالیات بر افزایش دارایی‌ها، از جمله سودهای سرمایه‌ای محقق نشده باز می‌گذارد – و این همان چیزی است که این تصمیم را برای آزادی بسیار خطرناک می‌کند.

…..

قاضی کاوانا هشداری صادر می کند مبنی بر این که “بند روند رسیدگی، انتساب خودسرانه” سود انباشته به سهامداران را ممنوع می کند. و او نوشت که نظر او نباید “به عنوان مجوزی برای هر تلاش فرضی کنگره برای مالیات بر یک شرکت و سهامداران یا شرکای آن بر روی همان سود انباشته محقق شده توسط شرکت” خوانده شود.

خوب است بدانید، اما مترقیان همچنان نظر او را خواهند خواند که پنج قاضی در را بر مالیات بر ثروت نبسته اند. اکثریت مور از تخلفات مالیاتی دعوت کردند که او باید در آینده پاکسازی کند – اگر این دادگاه نه چندان محافظه کار بتواند آراء را جمع آوری کند.

مایک مانگر در مورد نحوه رأی دادن لیبرتارین ها و لیبرال های کلاسیک حرف های زیادی برای گفتن دارد.



دیدگاهتان را بنویسید