به عنوان مثال، محافظان همیشه می پرسنداگر از این صنعت در برابر رقابت خارجی محافظت نکنیم چه؟ ممکن است خود را بدون دسترسی به تجهیزات نظامی حیاتی ببینیم!به این ترتیب، پرسیدن این سوال مناسب است. چیست نه مناسب است از پرسیدن سؤالات «اما اگر چه؟» صرف نظر کنید. با این حال، چنین شکستی رایج است.
سوالات مناسب “اما اگر چه می شد” در این مورد شامل موارد زیر است:
- اما اگر حفاظت از این صنعت منابع را از سایر اهداف داخلی که حتی از نظر نظامی مهمتر هستند منحرف کند، چه؟
- اما همچنین اگر حفاظت از این صنعت آن را چنان به خدمات دولتی وابسته کند که مزیت نوآورانه خود را از دست بدهد و در نتیجه در آینده بیشتر به یک بدهی تبدیل شود تا دارایی برای دفاع ملی ما، چه؟
- اما اگر حفاظت از این صنعت، برخی از دولتهای خارجی را چنان خشمگین کند که با موانع تجاری پاسخ دهند که به سایر صنایع ما که برای دفاع ملی مهم هستند، آسیب میرساند، چه؟
محافظان نیز مشتاقانه می پرسند “اگر امروز نتوانیم از صنعت Y محافظت کنیم و فردا متوجه شویم که صنعت در خارج از کشور به عنوان منبع اصلی اشتغال عالی شکوفا می شود، چه؟ اما محافظان هرگز به این سوال با پرسیدن «اما همچنین اگر با حفاظت از صنعت Y، منابعی را در اختیار صنعت Z قرار دهیم که در آینده منبعی برای اشتغال بهتر خواهد بود؟
ناکامی در پرسیدن سؤالات «اما اگر؟» در میان طرفداران ضد انحصار نیز رایج است. با دیدن شرکت موفق و بزرگ و پر رونق امروز – CurrentlyDominant, Inc. – اغلب این سوال را مطرح می کندچه می شد اگر هیچ کس نمی توانست با CurrentlyDominant، Inc. با انرژی کافی برای پایین نگه داشتن قیمت در این صنعت و کیفیت محصول بالا؟هرکسی که این سوال را بپرسد کسی است که به وضوح فاقد خلاقیت کارآفرینی برای طراحی ابزاری برای رقابت موفقیت آمیز فردا برای مشتریانی است که امروزه توسط CurrentlyDominant، Inc بهترین خدمات را دارند. اما مطمئنا، تنها چیزی که نیاز است، یک فرد خلاق است.
در حال حاضر 340 میلیون نفر در ایالات متحده زندگی می کنند و هشت میلیارد نفر روی زمین. احتمال اینکه سود بالا و سهم بزرگ CurrentlyDominant، Inc. امروز، فردا حداقل یکی از آن تعداد زیادی از افراد را وادار می کند تا با یک پاسخ کارآفرینی موفق که تضمین می کند CurrentlyDominant، Inc. برای مدت طولانی، اگر هرگز، قدرت انحصاری را علیه منافع مصرف کنندگان اعمال نمی کند. این واقعیت که اساتید دانشگاه، بوروکراتهای دولتی و سیاستمداران نمیتوانند تصور کنند که چگونه میتوان رقابت را با موفقیت در بازار در برابر CurrentlyDominant, Inc. به پایان رساند، تنها گواه این واقعیت است که چنین افرادی کارآفرین نیستند. متأسفانه، ناتوانی آنها در تصور فرصت های رقابتی و کارآفرینی به عنوان شواهدی تلقی می شود که CurrentlyDominant, Inc. باید با قوانین ضد انحصار مورد حمله قرار گیرد نه اینکه اجازه داد فقط توسط رقبای خلاق بازار انضباط شود.
گستاخی کسانی که مایل به آزاد کردن سگهای ضدانحصار شرکت CurrentlyDominant، Inc. هستند، مانع از پرسیدن سؤالات مهم بعدی از جمله:
- اما همچنین اگر آنچه که به نظر می رسد تسلط این شرکت بر مصرف کنندگان است، واقعاً نتیجه مهارت ها و عزم منحصر به فرد آن شرکت برای ارائه خدمات بهتر به مصرف کنندگان باشد، در حال حاضر توسط رقبای موجود ارائه می شود؟
- اما اگر استفاده از آنتی تراست علیه CurrentlyDominant, Inc. آیا انگیزه های کارآفرینان بالقوه برای برتری در جلب رضایت مصرف کنندگان کاهش می یابد؟
- اما همچنین اگر از قوانین ضد تراست علیه CurrentlyDominant, Inc. آیا کارآفرینان بالقوه را تشویق می کند تا سهم بیشتری از بازار را دنبال کنند، نه با تلاش تا حد امکان برای جلب رضایت مصرف کنندگان، بلکه با لابی کردن مقامات ضد انحصار برای ایجاد مشکل برای رقبای خود با تهدید پیگرد قانونی ضد انحصار؟
مجدداً، پرسیدن چنین سؤالاتی تضمین کننده دریافت پاسخ صحیح نیست. اشتباهاتی صورت خواهد گرفت. اما اگر بعد از پرسیدن «چه میشد اگر؟» نپرسیم «اما اگر چه میشد؟»، احتمال اشتباه کردن – احتمال به حداکثر رساندن اشتباهات – بسیار بیشتر است.